آرامشِ دریای من، چندی ست بر هم خورده است
امواجِ گیسویِ کسی ، آسایشم را برده است
اوضاع، بر وِفق مُرادم بود تا یکسالِ پیش
زان پس خیالی چون خوره ، روح و تنم را خورده است
آتشفشان عشق ، از کوهِ دلم فَوّاره زد
حالا به جا از من، تنی دَم سرد و دل آزرده است
یک اتّفاق ساده بود، چیزی شبیه زلزله
آوار شد لیلائی و . . . دیدند قیسی مُرده است
چون باد، جارو کرد و بُرد، آسودگی های مرا
آشفتگی ست ، این ارمغانی را که عشق آورده است
حالا پس از عمری شکستن در خود و پرپر شدن
با آنکه چون گُل، خاطرم تب کرده و پژمرده است
اما خیالی نیست، چون آمد نیامد دارد عشق
این بار هم سهم من از آن زخمهای گُرده است
ای باد! در گوشش بگو: بعد از تو ای عذراترین!
این وامِقِ وامانده، دیگر دل به کس نسپرده است
......................................................................................................................................................................
......................................................................................................................................................................
فراخوان جشنواره شعر
برای اولین بار جشنواره شعر کُردی کودک و نوجوان تحت عنوان :
« مِنال و مه لیوچِگ»
بصورت منطقه ای و با حضور شاعران ۶ استان غربی کشور ( ایلام ٬ کرمانشاه ٬ کردستان ٬ لرستان ٬ همدان و آذربایجان غربی ) در شهرستان ایوان برگزار میشه
شاعران عزیز می تونن تا تاریخ ۱۵ مهرماه ۹۲ به آدرس داده شده در پوستر فراخوان یا به ایمیل داده شده شعرهای خود را که در رابطه با موضوعات کودک و نوجوان به یکی از زبان ها یا گویش های کُردی ٬ لُری یا لَکی ٬سروده شده ارسال کنند !
جشنواره نیمه اول آبان ۹۲ در شهرستان ایوان برگزار میشه و به ۱۰ نفر برگزیده لوح تقدیر ٬تندیس جشنواره و هدایای نفیسی تقدیم خواهد شد !
پست الکترونیکی : anjomansher.ivan@gmail.com
تلفن: ۳۲۳۵۵۶۹ - ۰۸۴۲ نمابر : ۳۲۳۶۶۵۹ - ۰۸۴۲
آدرس: استان ایلام - شهرستان ایوان - خیابان امام - اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی - انجمن شعر و ادب ایوان
کد پستی : ۵۳۹۳۸ - ۶۹۴۱۸
علی بخشی شاعر همشهری ام که دوبیتی های زیبا و دل انگیزی دارد وبلاگ نویسی رو آغاز کرد و با چند دوبیتی قشنگ بروز است ! این هم لینک وبلاگش : وبلاگ علی بخشی
عزیز دلم اسمس میدادی برات ترجمه می کردم حتی بهتر از چلنگر! راسی استاد خیلی خیلی دوس داشتم نظرتونو راجع به پست جدیدی که گذاشتم میدادین آخه بدجوری ذهنمو مشغول کرده که چه نظری راجع بش دارین ......... به قول یکی از دوستام خاکسترتم استاد ......... راسی استاد تیمتون امسالم یه هافبک طراح کم داره ...... دیگه کی میخواین به رویانیان زنگ بزنین منو بش معرفی کنین !!!!! یهو دیدی دیر اومدن منم خودمو میگیرم میگم نه و میرم تیم رقیبشون اونوقت تیتر همه روزنامه میشه این : یاغی شماره 11 اس اس رو قاپید ...... اونوقت در به در دنبالم میگردی برا امضا ......
بری تیم کیسه حمومی ها هم مشکلی نیس !
دلت که پیش ماست! یه وقت دیدی گل به خودی زدی دربی رو بردیم !
سلام استاد.بله. به گفته نیچه شعر و هنر اگر در خدمت ارزشهای انسانی قرار نگیرند هیچ ارزشی ندارند.قرآن هم در آیه آخر سوره شعرا،شاعران مسئول و روشنفکر را به این مسیر می خواند.هدف ما توهین و یا مخدوش کردن چهره شاعران نبود چه اگر شعر بتواند با ایدئولوژی و راهبرد خود را هم عقیده کند به تغییر و اصلاح می انجامد و هدف ما نیز همین است.امیدوارم شعرهای دیگر سیوان به دستتون برسد زیرا هر چند که به دلیل نبود امکانات کافی کیفیت چندانی ندارند اما ارزش شنیدن و تامل را دارند.
سیوان جان عزیز
من بالشّخصه پذیرای هرگونه انتقاد هستم و قلم منتقدان منصف و قلم تند و تیز جنابعالی را هم می ستایم
اما احساس میکنم در یکی دو جای شعر به من نه البته ، بلکه به دیگر دوستان در بعضی ابیات توهین شده !
با این حال شعرت را دوست دارم و از همین جا رسماً ازتون دعوت می کنم به انجمن شعری که متعلق به خودتونه و سه شنبه ها 5 تا 7 برقراره تشریف بیارین
قربانت
سلام استاد
من شرمندم بخدا فقط قصد شوخی داشتم اصلا قصد توهین نداشتم
میدونم گستاخی کردم حق با اقا محسن
ببخشید
راستی آپم و منتظر حضور سبزتون
ای بابا ! خب حق با شما بود چه اشکالی داره !
تازه آقا محسن هم بطور ضمنی حق رو بهتون داده بود !
با این حال من توهین تلقی ش نکردم !
اینقدر هُل شدی که اسم " میم مث مریم " هم از یادتون رفته !!
سلام اقای محمدی .حالتون خوبه؟چقدر زود به زود شاگرداتون یادتون میره
سلام،سلام عرفانی عزیز
بهم حق بده که قبلاً با یه اسم دیگه اومدین ! درسته ؟
چه عجب از این ورا !
میگفتین گاوی گوسفندی مرغی جلو پاتون قربانی کنم !
با این حال خوش اومدین و سبزمون کردین
چه خبر از درس هات ؟
تابستون رفتی که نیای !:
سلام استادمحمدی
شعراتون همیشه مثله خودتون زیبان،واقعاحال کردم باغزل کردی خیال. هم واسه شعرش هم واسه اجرای خوبش
وبلاگم تازه آپ شده بیاین سربزنیدوبانظرتون درهرچه بهترشدنش یاریم کنین راستی لینک هم هستین،ممنون.
سلام محمد عزیز
وبلاگت مبارکه
شما هم لینک شدی و به دوستان گلم افزوده شدین
بار یب را خوانش بیو
سلام استاد.بله.به گفته نبچه شعر و هنر اگر در خدمت ارزشهای انسانی نباشند ارزشی ندارند.قرآن نیز در آخر آیه سوره شعرا،شاعران مسئول و روشنفکر را به این مسیر می خواند.هدف ما توهین و کدر کردن چهره شاعران نبود چه اگر شعر بتواند خود را با ایدئولوژی و راهکار هم عقیده کند می تواند به تغییر و اصلاح انجامد و هدف ما نیز این است.امیدوارم شعرهای دیگر سیوان به دستتون برسد زیرا هرچند به دلیل کمبود امکانات برای شنود کیفیت چندانی ندارد اما در جای خود قابل تامل است.
سلام شاعر
بله، همینطوره !
دوس دارم شعرهای دیگرتون رو بشنوم
من شاید دومین یاسومین بارمه اومدم تووبتون اونم فقط با همین اسم احتمالا منو بایکی دیگه اشتباه گرفتین درسام هم شکر خدا خوبن.ببخشید این جمله اخریه رو نفهمیدم (تابستون رفتی که نیای)منظورتون کلاساس؟
نه عزیز اشتباه نگرفتم ! به اسم آی دیتون بود فکر کنم
آره منظورم تابستون و درس بود که بی خبر بودم ازتون
باسلام خدمت استاد گرانقدر.خیلی زیبا بود .خداییش هرچی دانلود میذارین تو وب دانلود کردم .دست خوش
سلام کانی عزیز
اومدم خوندم و دلم سوخت ! برای خودم و کسان دیگری که آن مصائب را متحمل شدند !
البته دهه ی ما سخت تر از دهه شصتی ها بود !
با وجود تمام این حرف ها روز به روز جهان کم عاطفه تر و زندگی ماشینی تر میشه و ما از معیارهای مهربانی دور و دورتر !
مانا باشی
سلام استاد خیال عااااااااااااااااااااااااااااالیو مثل نچیدو یا گلی یا تمام شعریل ترکد

بخصوص
له سای بیخاره نیوشتیو م ارا خوم...
و
وتم گیان خود و آوا مرم
یا
دایدم له گالد کردیده هو هو
خیلی دوسش داشتم و لذت بردم انشاله همیشه سلامت باشین و واسه ایوانیا شعر بگین و با هم بریم جهنم بیش حسن زیرک
سلام شاعر عزیز کردی سرا - نوشین خانم حاتمی -
لطف دارین به کلمات ابتر من
اگه قابلتون داشته باشه تقدیمتون
دلی دارم دریایی
ممواج اما پراز شکیبایی
نهراسم از طلاطمهای خشمگین طوفانها
منتظر
اما کی رسم به سرمنزل ارامش
خاطرم هست
هرگزنرود ازیاد
آن موجهای سونامی
کوبیدو ویران کرد
ساحل ارامش دل را ...
سلام و درود به استاد نازنین ما!
خوبی عمو علی؟
قبل از همه شرمندم به خاطر تاخیر!
به خدا توی امتحانات بودم
:این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این جندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست ......
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد
عمو علی زادروزتون رو هم با عرض شرمندگی تمام و معذرت تبریک میگیم
ایشالا صد سال شاد و سلامت و سرمست از شور زندگی باشی و سایه شاعر و استادی توانمند چون شما,تا همیشه بر سر این شهر بماند!
هم شعرهای قبلی رو خوندم و هم این بی ارامشی!
چون کامنت طولانی میشه دیگه چیزی نمیگم!
ولی جفت پستا زیبا بودن ولی شعر پست قبلی رو بیشتر دوست داشتم
بازم شرمنده و خسته نباشی
سلام فریاد جان خوبی عزیز ؟ نه تنها دیر نیومدی بلکه اولین نفری هستی که پیشاپیش و 11 ماه و 20 روز قبل از تولدم آن را به من تبریک گفته ای ! مهم آن است که ما نیمه پر لیو.ان را ببینیم !أو شعریشه له ور پاد سری بِرِم !
قربانت
استاد چنیگ اوضاع بر وفق مراد هیچکس نیه گشته هه لو بیته خوشیان هاتگه
دولتی خدا گشتمانی خیاله چیو خوره روحمان خواردگه
استاد و قول رضا جمشیدی ؛فکره ارا زخم ولاتم بکن
دنیا هه وه دل تنه !
ونه گشتی اوضاع بر وفق مرادیان نیه !
سلام آقا علی:شعرهایت مثل همیشه دل از دستمان می برد دلبرا.به من هم سر بزن از ما بهتر ها!!!
سلام حاج اکبر خوبی برادر ؟ اومدم و مطلب قشنگت و در باره امام جمعه محترم ایوان خوندم اگر چه مستقیما باایشون برخورد و ارتباطی نداشتم ولی از انسان های متدین و امانتداری مثل شما زیاد ذکر خیرشون و شنیدم !
حد اقل این یکی کمتر شاکی بنده بودند !
ایشالله که جانشین ایشون بتونه بامردمداری و نیات خیر منشا خدمات گسترده ای باشن !
سلام واقعا زیباست!
به درد حال این روزاى منم میخوره...
الان ایوشه جواوه کیسله؟؟!
سلام خوبی تهنا !
نه دیگه نمیگم کیسله !
حالا چرا اینقدر مکدری !
بلا به دور ! اتفاقی افتاده ؟
سلام با ی داستان از خودم آپم
منتظر حضور گرمتان و شنیدن نقد هایتان هستم[گل]
راستی وب قبلیمو حذف کردم من مدیریت وب پاییز پایان بودن نیستم وبمو عوض کردم.
سلام
مهمون دعوت می کنی و در خونه را چهار قفله بستی !؟
رمز نداشتم داستانت و بخونم !!
سلام شاعر !
نفرین و دعایت همه گیراست ، چرا که
با آن لب و آن لفظ ، غزل های تو زیباست !!
عالی بودند وسر مست شدم از خواندن و شنیدن!
شاد و شاعر باشید
سلام شاعر همتبار و هم ولایتی عزیز!
سرافراز فرمودین شاعر
سلام بر استاد عزیز.چند وقتیه نیستین
باشه خودم دعوتتون میکنم به خوندن یه سفرنامه.
منتظر حضورتونم
چشم عدنان جان ببخشید خیلی وقته سیستمم ایراد پیدا کرده
البته خوبه هر وقت آپ کردی یه ندا بدی با افتخار میام
راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت / روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست ؟
10 مرتبه از روی همین بیت بنویسی !
یعنى شما نمیدونید من چمه؟؟؟
تو لرز ؟!
سلام استاد قبل رفتن احمدی نژاد یه دوستی میگفت روزی بیاد که همه بگن کجایی احمدی نژادکه یادت بخیر دیروزخبری شنیدم مبنی برافزایش ۲ تا ۹هزارتومانی حقوق سالیانه کارمندان خداوکیلی اینهمه مجلس ژارسال گفت احمدینژاد ۲۰ درصداضاف کنه اون ۲۵ درصداضافه کرد حالا بنظرشما با اینهمه اضافه حقوق که درنظرگرفتن دولت تدبیروامید خداوکیل موندیم سردوراهی که کدوم کشورها مسافرت بریم انتالیا ریودوژانیرو ایتالیا .واقعا که نا امید شدیم کجایی احمدی نژادکه یادت بخیر
بچوگ نایگو !
وی آخرو که دی 2 - 3روزه منیوگ کمیگه پیمان اضافه کرد !
در حالیگه 8 سال بدبختمان کردیوگو
یه قروشه پیمان اضافه نیوگ هیچ
روژ و روژ وه خاطر گرانی و تورم ارزش او کتیشگه سنیمن هاتو خوار !
میگن عاشقا بارون رو دوست دارن
ولی من یه چیزی رو هیچ وقت نگفتم
چه بارون بباره چه بارون نباره
با هر اتفاقی بیادت می افتم...
سلام و خوش آمدین دوست عزیز
سلام اقای محمدی غزلتون خیلی قشنگ بود و به دلم نشست
سلام سما خانم
خوش اومدین و دلتون خوش
سلام ممنون از اینکه وقت گذاشتید
دو موردی ک اشاره کردید عالی بود حتما اصلاح میشه اما راستش بدون کمک نمیتونم.
میشه بگید چ ساعتی انجمن دارید و چ روزی و اگه اجازه میدید تا منم حضور داشته باشم با اعضا مشورت کنید اگه میتونم خوشحال میشم حضور داشته باشم.شما پارتیم شید ممنون.
سلام پردیس عزیز
داستانت رو خوندم و مواردی که باید اصلاح بشه رو گوشزد کردم
انشالله کارهای بعدیتون بهتر و موجز تر باشه
انجمن سه شنبه ها 5 تا 7 عصر
سلام استاد فقط ملوچگا میتونن شرکت کنن؟آخه ملوچگه دم مال ایمه فره قشنگ شعر خونه
راستی با مطالب جدید منتظر حضورتون هستم
آره خب ما هم به همین خاطر اسم جشنواره شعرمون ملیوچگ گذاشتیم !
سلام استاد شعرتونو دانلود کردم واقعا زیبایی شعراتون با صدای خودتون چند برابر میشه[گل][گل]
استاد یه دلنوشته نوشتم دوس دارم نظرتونو بدونم منتظرتونم
سپاس از لطف بی شائبه تون !
صدام گوشخراشه !
اینجا همه خوبند ، خیالت راحت !
من مانده ام و چهارتا هم صحبت
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم
من ، عشق ، خدا ، عقربه های ساعت . . .
نه ریرا جان
نامهام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت مینویسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
سلام وعرض ادب بروزم بایک کار کوتاه...
خواندم
تبریک بخاطر این شعر خوبت
مه شاعر نیم وله ملوچگ فره دیریم .ایه شعر له خومه :ملوچگ داشتم فره دوسه داشتم
سربریم نامه چال چال گیاه داپیم
گیاه دامه وبزن،بزن شیر داپیم
شیر دامه وه ننگم،ننگم قرآن داپیم
قرآن دامه وخدا یه بئره بوچگ داپیم
هرچند قدیمی وبی کلاسه اما برامن هم مثنوی هم قطعه هم ترجیع بند و....
انشالا شماهم شعر دارین ومیذارین تو وب دانلود کنم .که به همه نگم شعر آقای محمدی داری بلوتوث کنم
شعر قشنگیه !
اتفاقاً سالهای کودکیمون و با این شعرها سر کرده ایم !
کار ماشاید این است که میان گل نیلوفر وقرن پی آواز حقیقت بدویم.... بله حق باشماس اون موقع ازطرف بچه های وب(مانه نفر+1)اومدم به خاطر همین معمولا اسم نمیذاشتم.اما الان که وبو بستیم بااسم خودم نظر میزارم.
سپاس عرفانی عزیز و نازنین
اینجا به خودت تعلق دارد
چرا برداشتین ؟ حیف شد !
سلام.آپم با یه تست هوش
خوندمش جالب بود و بیهوشمان ساخت
سلام ضرر نمی کنی اگه سری هم به ما بزنی
سلام نادر جان خوبی برادر ؟
نه و ناوی چویلم !
حتماً چمه خدمتد
زندگی گریه ی مختصری است.... مثل یک فنجان چای....
و کنارش عشق است....مثل یک حبه ی قند....
من - همین چایی یخ کرده ی یکساعتِ پیش -
سلام برخوبی که خوبان از او درس خوبی وشوخ طبعی می آموزند،اوکه برای بدست آوردن دلِ دلبر "آتشفشان عشق،از کوهِ دلش فَوّاره می زند."
استادبرحقیر ببخشاییداگه که گذاری پا توی کفشتان می کنم.
چون کفش تو خیلی بزرگتر ازپای کوتله ی من است!!!
قربان!
کفش از آن شماست ما در مسجد آنرا دزدیدیم و پوشیدیم و غصب کردیم!
سلام بردوستِ دوست داشتنی واصلاح طلبم علی آقا: ممنونم از بنده نوازیهایتان.قلم من کجا و قلم قلم بدستان فرهیخته ای چون جنابعالی کجا؟مرکب قلم شماهااندیشه های زلال و ناب وبیدار کننده است اما مرکب قلم جون منی فقط کلمات بیچاره از جلو نظام میدن!!!
سلام برادر فرهیخته
شکسته نفسی می فرمایین
قلمتان روان و تواناست
بنده نوازی فرمودین
سلام...
بروزم...[گل]
این پستو یکی از دوستان همکلاسیم نوشته در مورد کلاس 402 پیش ریاضی یعنی کلاس من! همشو بخونین قشنگه
آن کلاس همیشه یاغی،آن کلاس همیشه شاکی،آن رفیقان هم کلاسی،آن چهارسالگان رشته ریاضی،آن غایبان جنگ و شرارت،آن حاضران صلح و رفاقت،آن که به درس نداشتند هیچ میلی،آن مریدان آیت و عزیز ویسی،آن کلاس در لوتی گری بی تا،آن کلاس در درس بی نا،آن مدعیان در درس فاضل،آن در امتحانات آخر فصل غایب ،آن درس را گرفته به سخره،آن در شهریور به دنبال نمره،آن در پشت کمری به خونش تشنه ، آن در جلویش خموش و خفته،آن یک به یک در آرزوی محبت مدرسی،آن منفی گیرندگان علی محمد محمدی،آن عشاق درس شیمیشان،آن هنگام غیبت و نبود دبیرشان،آن در حسرت نمره دیفرانسیل بالای هجده،آن شنوندگان سخن منصوری بالای هیجده،آن نمره هفت درسشان آرزوست،آن التماس و زنگ و دعا راه اوست،آن پرت کنندگان فیزیک به طرفی،آن اذیت کنندگان وحید شرفی،آن دانش آموزان پیش،آن درس آموختگان هیچ! سیدنا و مولانا کلاس 402 پیش ریاضی دبیرستان حافظ شهرستان ایوان(رضی الله عنهم) دارای واقعات غرایب خاص بودند و هیچ نبودند مگر به لطف حق! در شوخی به شدت توانا و در درس به غایت ناتوان،کتاب هایشان همواره پاره و دبیران از دستشان در فغان و ناله و همواره به دنبال راه چاره تا بشد بکرد آن ها را ساکت و آراسته ،به طوریکه همواره مایه عبرت دیگران بودندی و تو سری خوردندی و خار شدندی لیکن هیچ نگفتندی چرا که پوست کلفت کردندی! آورده اند که هیچگاه امتحان ندادندی و همگیشان را پیچانندی گاه با اعتراض،گاه با التماس،گاه با گریه و گاه با داشتن امتحان هم زمان! در کراماتشان است خیس کردن کاغذ و نهادن در لوله قلم و فوت کردن به طرف کسان و هیچ ابایی نداشتند حتی در حضور دبیران! و نیز بیشتر به دنبال کسب و کار و ارتش و سپاه تا به دنبال درس و مشق و هندسه و حساب! آنچنان که گویی رانده شدگانند از رشته فنی و پناه آورندگانند به رشته ریاضی از سر ناچاری. در روایتی از آن ها منقول است:روزگاری مجلس عیشی برپا نمودندی و شراب خوردندی و غرق در شادی بودندی و هیچ التفاتشان نبود که ناگه مدیر از در بیامدی.برآشفت و خروشید که ای خیره سران! چه جای بزم و پایکوبیست که کنکور نزدیک کردندی و هماوردانتان در مکتب فارابی و چه و چه از شما سبقت ستاندندی و شما هیچ نکردندی و سربازی است پیش رویتان و هکذا! جملگی مریدان را خوش آمد از این سخنان.نعره ها زدند و گریبان چاک کردند و جامعه ها دریدند و راه صحرا در پیش گرفتند و کسی از آن ها خبر نداشت الی الابد جز حق!
سلام جواد جان اتفاقاً همان موقع که این پست رو گذاشتند رفتم خوندم و کامنت هم گذاشتم
بابا من همش دو تا منفی براتون گذاشتم عالم و آدم خبردار کردین
خداوکیل دوست دیریمن فره فره چه خوشدبایدچه خوشدناید
لطف دیری جنابعالی و اخوی گرامی
احسنت
خیال حرف نداشت
یه هنه منو اسمم لهیوورم چگ بنیوسم
آره ، همون که در جواب : "خیال حرف نداشت" نوشتم :
کامنت تو هم اسم نداشت !
کاش !حال تن تبدار مرا می دانست
آنکه آتش به دل جنگلی انداخت و رفت
سلام به به دس مریزاد عزیز
فوق العاده و تکان دهنده مث همیشه! ابان ایوان چه شود!!منکه دلم همیشه اونجاست واین وبلاگ دریچه ایی شده واسه دیدن این شهر
میگم ای باد! درگوشش بگو....
به به دوست ارشد و ادیبم
ناقابله !
کدومش تکان دهنده بود ؟ فارسیه ؟ کُردیه ؟ یا همین جشنوارهه ؟
باور کن!ساده نیست،گذشتن از کسی که گذشته ات را ساخته!
سلام. آپم و منتظر حضورتون[گل]
سلام نرگس خانم
دستتون درد نکنه که یه پست هم به شعر کُردی اختصاص دادین
فرقی نمی کنه کدوم گویشش باشه بالاخره کُرد ها باید بتونن زبون همدیگه رو حالی بشن در عین اینکه به همون زبون خودشون حرف بزنن !
کامنت ها هم حاشیه های شیرینی داشت
مانا باشی
سلام استــــــــاد عزیز
خوبین انشاا...؟
آپ کردم منتظر حضور سبزتان هستم
سلام حسن سلمانی عزی
چشم با افتخار میام
آتشفشان عشق ، از کوهِ دلم فَوّاره زد
سلام بر علی محمد عزیز و شعر و شعورش
خوشحالم که عمری دست داد تا دوباره این غزل شور انگیز را که سرمایه جوانی ماهاست بخوانم
و خوشحال ترشنیدن خبر جشنواره که زحمتش چون همیشه برای شما خواهد بود
راستی به محض آماده شدن فیلم داشنگاه یزد برایتان ارسالش می کنم
قربان شما
.
سلام شاعر نازنین
لطفتون همیشه شامل حال ماست
انشالله با حضور دوستان خوب و شاعران توانمندی چون شما و دیگر دوستان شاعر همشهری ام میزبانان خوبی خواهیم بود
بابت کلیپ هم سپاس فراوان
سلام ده سدان خوه ش
منال و ملوچگ..............
ارادت
سلام عزیز
قطعاً محسن عزیز یکی از شاعران برجسته ی این جشنواره خواهند بود
ارادت خاصه
سلام علی جان خوبی ؟کم پیدایی ؟چه خبراز مهرداد
اگه خسته ای بیا یه تو ر انتالیا مفتی برو شاید ......
چه خبر خیابانهای ایوان شنیدم میخوان اسفالت کنن از جاده خاکی دربیاد درسته ؟
به به آقا بهرام ! پارسال دوست و امسال آشنا !
من تو عمرم یه کشور خارجی رفتم اونم نزدیک بود برم روی مین !
چرا که نه از طریق فرودگاه بلکه شبانه و از طریق خِریگ و در طی یک پیاده روی 12 ساعته !!!
خیابان های ایوان هم ... شایعه ست !
تمام اصلهای حقوق بشر را خواندم
و جای یک اصل را خالی یافتم
و اصل دیگری را به آن افزودم
عزیز من
اصل سی و یکم:
هرانسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد دوست داشته باشد................
(ارزو مینیا دلم یه بار بامه وبلاگد تیکه عو پیم نخید!)
فریاد خان طبق اصل 31 دل خودمون دوسِت داریم
سلام .... با یه پست جدید با عنوان وبلاگم منتظر حضور بی نهایت سبزتون هستم ..... فداتم [گل]
سلام استاد کی وتگه دنیا بر وفق مراد منه ها ها ها؟
باد، جارو کرد و بُرد، آسودگی های مرا
انشالله که بر وفق مرادت باشه !
سلام اقای محمدی نمیشه شعر را با فارسی ارسال کنیم؟
منتظر جوابتان هستم
نه امیر جان
به یکی از گویش های زبان کردی ( سورانی ، کلهری ،کرمانجی ، هورامی و ... ) ، لری و یا لکی باس باشعه !
در عجبم
از سیب خوردنمان
که از ان
فقط چوبش باقی می ماند.
مگر این همه چوب که خوردیم
از یک سیب شروع نشد؟!
استاد سلام
شعرتون به دل نشست
چه متن ادبی زیبایی بود کوتاه اما دنیای اندیشه در آن نهفته ست !