1 ) من و کسرا
خیلی از دوستانم عمرشون و دادن به شما !!! دوستانی که معمولاً پیرمرد بودن و دارفانی رو وداع گفتند ! نمونش پیرمردی که پارسال و پیرار سال باهاش دوست شدم و 5 - 4 تا پولیور و کاپشن و کت تک ازش خریدم امسال برای خرید زمستانی رفتم مغازش دیدم پسرش اونجاس . گفت که عمرش و داده به شما !
من حتی اسمشم نمی دونستم که برم فاتحه خونیش ! خدا بیامرزدش !
دوستان همسنم هم که خدا عمر با عزت بهشون بده ! از همکار فرهنگی گرفته تا ورزشکاران ( عمدتاً فوتبالیست ) وشاعرا و ...
اما یه سری دوستان خردسال هم دارم که کوچیکترینشون کسرا هستش همین 24 آذر امسال چهارساله شد ! خیلی با هم قاطی شده ایم ! نورچشمی یکی از پسر عموهامه ! هر وقت میرم خونه شون هنگام برگشتن به خونه انگار از یه مسابقه فوتبال سنگین که کار به 120 دقیقه کشیده شده بر می گردم !اینقدر بدو بدو داریم و ...
پارسال راهپیمایی بزرگی به سرکردگی من تو خونه شون با شعار " مرگ بر مای بیبی " راه انداختیم تا تونست قید این رفیق 3 ساله ش رو بزنه و دست از سرش برداره !! او واقعاً تصور می کرد من همبازی و همسن او هستم ! دلیلشم همینکه پارسال
یه بار خونه ما رفته بود دستشویی ! معمولاً دور تر از سنگ توالت میشینه !
گفته بود عمو علی هم همینجا میشینه !؟
کسرا یه شعر کُردیِ من و خونده عینهو این آبمیوه های 7 میوه !
انگار سه شعر ( گلی ، دالگ و خودسوزی ) و قاطی کرده و معجونی ازشون رو تحویل مخاطب داده !
چند تا از عکساش و لینک دانلود شعر خوندنش و میذارم. ببینید خالی از لطف نیست فایل صوتی ش رو جدا میذارم ولی خودم فایل تصویری ش رو دوس دارم
و
لینک دانلود شعر خوانی کسرا (تصویری)
لینک دانلود شعر خوانی کسرا ( صوتی)
.................................................................................................................................................................
2) من و اهورا
اهورا رو دوسال پیش دیدم خیلی زود صمیمی شدیم به همراه پدر و مادرش از بندر عباس اومده بودن تهران
من هم با یک انتشاراتی برای چاپ مجموعه ی دوم شعرهام قرار داشتم اونام اومدن اونجا
قرار بود باهم بریم سر مزار فروغ اما وقت نشد و سعادت یاری نکرد
وقتی اهورا بهم گفت عمو بیا دیگه کچل !! مورد شماتت پدر و مادرش قرار گرفت .
گفتم بابا اذیتش نکنید دوست " کچل ندیده ی " من و !
اهورا متاسفانه بیمار شد و اگه لطف خدا و همت پدر و مادر و خاله و اقوامش نبود خدای ناکرده تلف شده بود
اهورا که گویی خونوادگی با همین یه شعر من ارتباط پیدا کردن دوبار اینو خونده یه بار قبل بیماریش و یه بار بعد اون!
برای سلامتی بیش از پیش اهورا دعا می کنیم
اهورای توریست (تخت جمشید ) اهورای اساطیری ( نقش رستم )
اهورای منشوری ! اهورای کاتولیک ! ( مُرتد )
اهورای شاعر ( معاند ) اهورای هم اکنون ( شهریور 92)
.....................................................................................................................................
3) غزل
" به دلم افتاده "
می بری ام از یاد ، به دلم افتاده
می کُشی ام به عِناد، به دلم افتاده
می زنی اش به زمین،شیشه ی عمر مرا
گویی ام : خود افتاد ! به دلم افتاده
شادی از رفتن تو ، رخت بر می بندد
می کُند غم ، بیداد به دلم افتاده
گرچه اکنون هستم ، سبز چون برگِ چنار
می شوم قسمتِ باد ، به دلم افتاده
آخرش سهم من از عشق تو ، تیشه و مرگ
می شوم چون فرهاد ، به دلم افتاده
و فرا می گیرد، کوس رسوائی من
دشت، ده، قریه، بلاد، به دلم افتاده
گرچه مانند خوره ، یأس و دل کندن و شک
و از این دست زیاد، به دلم افتاده :
ولی از عشق تو باز ، خشت خشتِ تن من
شود از نو بنیاد، به دلم افتاده
دست در دست هم،از جاده ها می گذریم
می شویم از نو شاد، به دلم افتاده
......................................................................................................................................................................
این شعر زیبا از مادر بزرگ منه
کیمدان خاورین کیمدان کشورین کیمدان چای رشن پای سماورین
هه بزان اوه کیمدان چری !؟
کامدان دان برنجه گری !؟
سلام دای دای
و اما بعد...
پست های شما در طول دوازده ماه سال رنگین کمان رو تداعی میکنه!!
ماه قبل در مورد معضل جوان افکن "خود کشی"بحث میکنی و این ماه موضوع دوستی و رفاقت با اطفال!!
هراسم از ماه بعد هستش که شاید موضوعش "کارتونهایی که کسری و اهورا و رامتین و ... میپسندند"!!!!
به قول خود عزیزت؛
تو آنطرف نشسته ای و بیخیال بیخیال/
من اینطرف هزار طعنه خورده از رقیب خود.
منظورم این نیست که هر لحظه فضای وبلاگت را به معضلات و ناهنجاری ها اختصاص دهی،اما باور کن این حال و هوای امروز وبلاگت،مناسب نیست.
شاید این فضا مناسب اواخر اسفند و اوایل فروردین میبود و همه هم به نسبتهای متفاوت بهره مند میشدند.
فضای ادبی و فرهنگی را تخلیه و مهد کودک افتتاح کردن در شأن شما نیست.
حیف آنهمه انتخاب احسنت شعرهای عاشقانه و موضوعات جالب انگیز نیست که اینچنین پتوی کودکانه روی آن کشیده ای و برای آن لالایی میخوانی؟
و قرار نیست رویداد و یا اتفاقی که برای شما خوشایند و دلپذیر باشد برای بقیه افراد نیز چنین به نظر برسد!
خداوند امثال کسری و اهورا را برای خانوادهایشان محفوظ دارد اما سیاهه کردن خاطرات شما با این نوپایان و کودکان محلی از اعراب ندارد!!!
طرف صحبتم شمایید دایی نازنینم و بدا به حال کسی که بخواهد از جانب شما حرفی بزند و نقش دایه مهربانتر از مادر را بازی کند و در دفاع از شما مرا مورد خطاب قرار دهد!!!!!!!!
همیشه گفته ام و دوباره میگویم که باعث سر افرازی و غرورم هستی و این طرز انتقاد را از خود نازنینت یاد گرفته ام،هر چند که شاگرد تنبل کلاس ادب و شعر و شعورت هستم.
قربانی دل همیشه مهربان و خواهرزاده گستاخت؛محمد
سلام محمد عزیزم
این رُک بودن و صراحتت من و کشته !
این بنی آدم چه معجونی از بدی ها و خوبی هاست
صبح که از خواب پا میشه تعادل نداره و بزور میتونه دست و صورتش و بشوره بعد صبحونه میزنه بیرون تا عصری هزار کار جورا جور انجام میده و هیچکدومش به اون یکی شبیه نیس
فاتحه میره ، عروسی میره می خنده گریه میکنه
زنگ اول ریاضیه زنگ دوم ورزش زنگ آخر سری به دین و معارف اسلامی میزنه و ....
و لپ کلامم اینه که قرار نیست همش یه جور بمونه و ...
میخوام بگم اتفاقاَ این پست در راستای همون بیزاری از خودکشیه !
که حتی گاه با چیزهای ساده و ابتدایی مث " مای بیبی " میشه لحظات خوشی رو برا خود رقم زد و اینقدر به بن بست های خودساخته نیاندیشید
من تو رو ناظر منصف و سختگیر خودم می دونم و این یه نعمت و مزیته که ازش برخوردارم نعمتی که خیلی ها ازش محرومند
چشم نازنین
پست های بعدی فقط و فقط شعر و دیگر هیچ !
فدای مهربانی همیشگی ات
جـــدایــی مــان ؛
هیــچ یکـــ از تشــریفــاتــــ آشــنایمــانــــ را نــداشتـــ
فقــط تــو رفـــتــی
و منــــ ســعیــــ کـــردمـــ
ســـ ــنگــــ دل بــاشـــمــــ
بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا
حقا که غمت از تو وفادارتر است !
سلام استاد آپم خوشحال میشم تشریف بیارید
چشم اومدم
سلام آقای همیشه انلاین در راهپیمایی ها ..........
نمیخوام از این جمله ی کلیشه ای استفاده کنم که اپت زیبا بود خیلی نایسه ووووو.... فلان وفلان ولی وجدانن عکسارو دوست داشتم بیشتر عکس بوس کسرا با آینه و یادش بدین که باید اینجور بوس هارو با جنس مخالف انجام داد
و یه چیز دیگه آقا نمیدونم چرا اسم کانی رو میخوانم نا خود آگاه یاد اون شعر خانمی بود توی جشنواره منال وملیوچگ کردی کرمانجی بود خواند گفت
کانی کانی کل کافه اتل متل کل کافه
کاسه مه ویش پره پیوش خودا وتگه لیه بیوش می افتم و نیش تا بنا گوش باز خواهد شد
سلام ایمان
مرسی از لطف هماره ، شعر قشنگ و مهریانی مداومت
راستب استاد دکتر قتبری ادرسی چیزیندارن در فضای مجازی
فک نکنم
قبلا سایت اصلاح طلبان مجلس و داشتند که سخنگو بودن و مواضعشون تو این سایت منعکس می شد
ولی حالا که دیگه نماینده نیستن بعید می دونم اونجا باشن
ما که آخرش نفهمیدیم اهورا و کسرا چه نسبتی باهاتون دارن!!!!!فامیلتونن؟؟؟؟؟
روژان خانم سلام
مث اینکه خوب مطلب رو نخوندین !
خب نوشتم کسرا نورچشمی یکی از پسر عموهامه!!
اهورا یه دوست کوچیک که مامان باباش به شعرهای نارس و ناقص من لطف بیش از حد دارند
درود برمهندس ریوارعزیز
البته فعلا درمورد اهورا براثرمصرف دوزبالای دارو صدق میکنه
تشکر اکنم از نظری که در ای وبلاگ اتنهادن ولی اهورا از چوکون بندرنی مه هم بندری نهسترم فقط بندرزندگی اکنم و اندک زبون بندری یادامگفتن( فک کنم همه ی ایوانیا بندری روپاس باشن چون اونجا دیگه بندرنیست که ایوانستانه )
امیدوارم خداوند آن کند که شما برپیشانی این پسرسبزه دیده اید
راستی فکر نکنم جنوبیها تلخ وبداخلاق باشند
پایدارباشین وموفق
قابل توجه مهندس ریوار عزیز
کره این پل از الا و اولا خراب است له کو خاصو بو.(معادل از بیخ و بن مشکل دار است)خو الان چه کنیم.نمیخواین درستش کنین.مه توام گوش بمه دنگه کسری
ته ئیوشی ایرنگه مه چوه بکم !؟
هر چی دستور فرمای تا انجام بم !
دوستی با بجه ها یه حس خوب و شیرین به همراه داره که قابل توصیف نیست.ایشالا دوستیتون بایدار باشه.
من بودم و اوج بال من کودکیم
دریا دریا زلال من کودکیم
دنباله ی بادبادکی درکف باد
من بودم و بیخیال من کودکیم.
خیلی عکسارو دوست داشتم.مرسی به خاطر بست زیبات.
سلام یاسی نازنین
مرسی از هماره خوب بودن و همیشه لطف داشتنت !
دوستان این چیزا از کسری خان بعید نیست
سلام امیر جان خوبی ؟
آقا پسر عمه جنابعالیه ! یه دفاعی چیزی ..
سلام استاد خسته نباشی بسیار عالی بود ما را به تکرار چند وازه خوب و عالی و زیبا و... وادار میکنی چند روز ژیش خودکارم روی کاغذ لغذید و سیاهه ی بجا گذاشت که تقدیم شما میکنم
از درد به خود میپیچم و سر به دیوار میکوبم و چشم در چشم منی که در آیینه به چشمانم زلزده است و با وقاحت تمام قحقهه ی میزند نگاه می کنم که مو را بر تنم سیخ می کند به آینه مشت میزنم و هزار تیکه می شود نفس راحتی می کشم که این من به ظاهر من، تنهایم گذاشته است به زمین نگاه میکنم و هزاران منی که از آن من واهی بوجود آمده و همه با صدای بلند به من میخندند با صدای بلند جیغ میزنم و دستامو روی سرم می گیرم و چمباتمه میزنم و با جیغی ذهنم از کلماتی که ابستن شده است فارق می شود....
راستی از دوستتون ریوار هم تشکر کنید واسه اموزش زبانش هرچند از این به بعد دادا باید اصفهونی حرف بزنند....
سلام مهندس حسن عزیز
خوبی ؟ چه خبر از نقش جهان و عالی قاپو و ارشد و امتحانات ترم !؟
متن قشنگی ست
اسنم برا همین پستت گذاشتم:
جار جاری نورمه خوه م
ئیوشم چمای یه دیمه
چه نی شکل م دیره
یه چوه ی منه یه کیمه !؟
لیره چمه و سری خاص
فره وه خوه م خنیمه
وه قول خالو الماس
شیو میمگه نجیمه
وتیو جن گرتگسه س
نیزای لیوه ته بیمه
دیدم این چند بیت کُردی ام وصف حال این پستته
تقدیم به تو و ...
مهندس ریوار هم همه فن حریفه فرصت پیش بیاد اصفهونیش هم آموزش میده
قربانت
سلام بر استاد عزیز و گرانقدر...نام خدا عرا کسرا و اهورا ...له شعر گاند لذت بردم...
عمو علی خدایی کسرا راس ایوشی که جناب عالی هم لوره نیشتیده؟
سلام جعفر عزیز
نکنه تو هم مث کسرا فکر می کنی ؟
ی دلت خوشه ورد ا زارویله... خخخخ
از قررررره اسمت معلومه تو هم دلت خوب خوشه !
و قول معروف قرررره چیگ !
سلام بر استاد محمدی عزیز اقا نطرات ما را فیلترینگ میکنید از شما بعیده...
نه بابا حسن خان اینجا از فیلترینگ و سانسور و ممیزی خبری نیست!
یه کم برو عقب تر ، کامنت خودت و خواهی دید
╗═══════════╔
║ خندیدن خوب است
╝═══════════╚
╗════════════╔
║ گریه آدم را آرام میکند
╝════════════╚
╗═══╔
║ اما ..
╝═══╚
╗════════╔
║ لعنت بر بغض
╝════════╚
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چشم حتماً میام
نه خیلی اسم نوشتی و آدرست دقیقه !!!
ممنون استاد گفتم امکان نداره سلامتی هوا بسی ناجوردانه دیریمن یخ بسیمن همش برفه
چند روزه حسابی میباره ما هم مشغول امتحانا و گرمای غزل های شما یخ نمیزنیم
الحق که مهندس ریوارتون همه فن حریفه....ایشون که جبرا باید یاد بگیرن و نکته بعدی اینکه هر زاروی روزی برا خودش گپ میشه خدا را چه دیدی.... هر چند به قول مرحوم پناهی عزیز و دوس داشتنی میخواهم به کودکی برگردم...
سلام حسن خان
یه ریوار عزیز قبلاً برام کامنت میذاشت خصوصاً تو وبلاگ " دری به باغ پریشانی "
که یه خانم بود و خودت هم میشناسیشون
اما این مهندس ریوار عزیز یکی از مهندسان ذکوره که این وبلاگ افتخار میزبانیش و در اکثر پست ها داره
نازنینی با عشق و ارادت به شعر و ادبیات - خاصه غزل -
برخیز دعاکن که دعا را اثری هست
تاثیر به آه دل خونین جگری هست
اینقدر مگو ناله ز تاثیر فتاده
آخر به خدا یک نفس با اثری هست
زن حقله به دربار فلک رفعت مهدی
چون پادشاهان را به گدایان نظری هست
یک نامه بری آمده از کشور خضراء
گوید خبر تازه ز یک نوسفری هست
نومید مباشید ز درگاه الهی
تاثیر در اذکار و دعای سحری هست
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
ولا هرچه نوای خوم گرم جور کسری فکر نکنم نیتنم..وه نظرم حق ها وه کسری
دسد درد نکه ی !
دورود بر علی آقا و پست هایه رنگارنگش که همه رو ( دوست و دشمن ) به کامنت گذاشتن وا میداره
و همچنین دورود به بیتای عزیز
خانواده و جامعه و محیط آموزشی از مهم ترین ارکان شکل گیری شخصیت انسانه. ممکنه اصالت شخص مربوط به جایی باشه ولی محیط زندگی و آموزشش در فرهنگ و سنن جایی دیگر که بخش دوم خیلی بیشتر تآثیر گذاره.
امیدتون به خدا باشه
یاد این شعر افتادم که فک کنم از محمد منصور ه:
فرزندوم هستن هم کر ن و لال
دل مه بخاطرش نگرفتنن بال
امیدوم نینن مه جایی بروم
رحم کننده بس خدای ذوالجلال
قبلأ گفته بودم معنی اصطلاح ( کر تیه ل) سخت تر از اینیه که براتون توضیح بدم. فقط همینو بگم که ترجمه تحت اللفظیش میشه ( پسر تلخ ) که منظور نظر من این نبود. در واقع یه جور تعریفه
سلام مهندس ریوار عزیز
حلال زاده همینه ! ذکر خیرش که می ره حاضر میشه !
اون دشمنه بد جوری بهمون حمله کرد ! البته از اینکه دوستان نازنین مث مهندس ریوار و احسان خان بهش حمله نبرن ترس برش داشته و تو کامنتش یه جورایی بطور ضمنی بهش اشاره کرده !
بذار احسان امنحاناش تموم شه اووخت ...
مرسی بابت توضیح اصطلاح کردی ات
سلام آپم
البته حرصتونو در میاره پیروزیا ...
تف ده ریودان ! نکنه باز هم رفتین دسته سوم !؟
درود.
کمتر روزی پیش میآید که مشکلات اجازت دهند و با اشتیاق سری به دنیای ذوق واندیشه نابت نزنم پیرعموی نازنینم. اگر تا بحال کامنت نگذاشته ام به دو دلیل بوده: 1- مطالبت جملگی در اوج هستند و جایی برای حرف باقی نمیگذارند. 2-
وچون در اوجند با نقد بیگانه.
قبلا هم گفته بودم خیلی سعی کردم چیز مناسبی بیابم و وکامنتی بگذارم اما تا بحال نشده. اما امروز میخوام یه چیز رو بهت بگم شاید اندکی از حق مطلب رو ادا کنه:
شیر مادر حلالت. همین.
سلام پسر عموی گلم آق همایون محمدی

اینکه یه نفر اینقدر به شعر و ادبیات علاقه و ارادت داشته باشه چیز جدید و عجیبی نیست ! اما اینکه یک دکتر فیزوتراپ تا این پایه ادبیات و خاصه شعر کردی عاشق باشن و خوشنویسیشون معرکه باشه و هفته نامه های کرمانشاه هر هفته به اسم نازنینش با مطلب و مقاله ی پر محتوایی مزیّن بشه کمی عجیبه !
به تارنمای محقرم لینکت می کنم و به وبلاگ نازنینت میام و می خوانمت
سهم من از تو ....
یک سفره خالیست،
چند لقمه نان فطیرو
عشق شوری،
که عمریست -
مرا،
نمک گیر تو کرد.
سلام بر استاد نازنین ما
خوبی عمو علی؟
واقعا شعر عالی بود
خیلی این قسمت رو دوس داشتم :
"آخرش سهم من از عشق تو ، تیشه و مرگ
می شوم چون فرهاد ، به دلم افتاده
و فرا می گیرد، کوس رسوائی من
دشت، ده، قریه، بلاد، به دلم افتاده ""
ما رو از غزل های نابت محروم نفرما قربان!
راستی میبینم راجر ایبرت هم شخصا اومده و برات نظر گذاشته!
در مورد کسرا خانم بگیم که خوشگه خیلیم خوشگلتره!
خوشحالم که اهورای عزیز سلامتیش رو به دست اورده ایشالا همیشه زیر سایه پدر و مادرش سلامت و مسرور باشه
سلام اقیانوس مهربانی و دوستی - فریاد نازنین -

تمام شعر پیشکش دوستی هماره ات
راستی فریاد خان! این کسراخان که پسر عموی گل جنابعالی باشه آقا تشریف دارن نه خانم ! شاید مای بیبی شون تا حالا نذاشته ...
البته ناگفته نمونه کسرا هر وقت خودش و معرفی می کنه می گه کسرا خان !
احتمالا آقا فریا مخفف کسرا خان هم ... ( رو نوشه کسرا خانَم ...)
بابت دعای قشنگ و از سر مهرت هم سپاس و دوصد سپاس
سلام ......
معرفتتو عشقه......
فکر نمیکردم اینطوری بی معرفت بازی در بیاری اصن بت نمیومد.......
.
.
.
.
.
.
.
.
شوخی کردم راستی مواظب تیمتون باشین دربی نزدیکه ......راستی این عطرتو از کجا خریدی مثه اینکه 24 ساعته تو آشپزخونه ای.....بو قرمه سبزی میده لامصب..... عوضش کن .....فک کنم شناختی ینی اگه نشناخته باشی دیگه......آخرشی......راستی سفرتون ب همدان چیشد؟؟
سلام
تو این زمان هر چی رو که فکر کنی حتی عقل آدم هم قد نده عملیست !
ماهم درسته چیزای خوب بهمون نمیاد اما این یه قلم خوب بهمون میاد !
بابت دربی هم بهتره وایسیم تا عصر جمعه همه چی معلوم میشه!
در رابطه با بوی عطرهم ، ادکلن لالیک ( LALIQUE ) هستش !
حالا اگه به مشام شما خوش نمیاد یا دماغ مبارکتون بد ترجمه ش برا بخش بویایی مغزتون میکنن و با طول موج قورمه سبزی یکی پنداشتند مشکل من نیست !
سلام استاد محمدی خوبی؟
اولش احساس کردم تکراری شدم تصمیم گرفتم برم تو فاز غیبت صغری
دومش تعجب میکنم از شما بهلول یکی از بزرگ ترین شخصیت های تاریخ بوده
بهلول دانا یکی از بهترین شاگردان امام جعفر صادق بود که بنا بر اقتضای زمان به طنز روی اورد به طوری که هارون الرشید خلیفه ی عباسی همیشه از او در خواست نصیحت می کرد .
و همیشه مسائل را حل میکرد که دانشمندان عصر خودش در حل ان عاجز بوده اند.
که یک نمونه بارز ان تعیین جایزه یکی از دانشمندان توسط پول است که بهلول ب هارون گفت در یک صفحه شطرنج در خانه اول یک دانه گندم درخانه دوم دو دانه در خانه سوم 4 دانه در خانه چهارم 8 دانه و به همین روال
که هارون تصور میکند یک مشت گندم بیشتر نمی شود و بهلول میخواسته ان دانشمند را که سزاوار پاداش بزرگی بوده تمسخر کند که بعداز مدتی ان دانشمند مقدار ان را محسابه می کند و می فهمد که جواب ان خروار خروار گندم می شود.
حالا چند تا ماجرا های این شخیت بزرگ و می نویسیم تا بدونید شما رو با چه کسی مقایسه کردم
ایا یک فرد دیوانه یا یک دانشمند
روزی هارون الرشید مبلغی به بهلول داد که آن را در میان فقرا و نیازمندان تقسیم نماید بهلول وجه را گرفت و بعد از لحظه ای به خود خلیفه رد کرد. هارون از علت آن سوال نمود. بهلول جواب داد که من هر چه فکر کردم از خود خلیفه محتاج تر و فقیر تر کسی نیست. این بود که من وجه را به خود خلیفه رد کردم . چون می بینم مامورین و گماشتگان تو در دکان ها ایستاده و به ضرب تازیانه مالیات و باج و خراج از مردم می گیرند و در خزانه تو می ریزند و از این جهت دیدم که احتیاج تو از همه بیشتر است لذا وجه را به شما بر گرداندم.
روزی سوداگری بغدادی از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه. آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد. باز روزی به بهلول بر خورد . این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟ بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه. سوداگر این دفعه رفت و سرمایه خود را تمام پیاز خرید و هندوانه انبار نمود و پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود. فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول که از تو مشورت نموده، گفتی آهن بخر و پنبه ، نفعی برده . ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت. بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم . ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی ، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم . مرد از گفته دوم خجل شد و مطلب را درک نمود.
روزی بهلول بر هارون وارد شد و بر صدر مجلس کنار هارون نشست. هارون از رفتار بهلول رنجیده خاطر شد و خواست بهلول را در انظار خفیف نماید سوال نمود آیا بهلول حاضر است جواب معمای مرا بدهد؟ بهلول گفت اگر شرط نمایی و مانند دفعات پیش پشت پا نزنی حاضرم.سپس هارون گفت: اگر جواب معمای مرا فوری بدهی هزار دینار زر سرخ به تو می دهم و چنانچه در جواب عاجز مانی امر می نمایم تا ریش و سبیل تو را بتراشند و بر الاغی سوارت نمایند در کوچه و بازار بغداد با رسوایی تمام بگردانند. بهلول گفت من به زر احتیاجی ندارم ولی با یک شرط حاضرم جواب معمای تو را بدهم . هارون گفت آن شرط چه می باشد؟ بهلول گفت : اگر جواب معمای تو را دادم از تو می خواهم تا امر نمایی مگس ها مرا آزار ننمایند. هارون دقیقه ای سر به زیر انداخت و بعد گفت این امر محال است و مگس ها مطیع من نیستند. بهلول گفت: پس از کسی که در مقابل مگس ناچیز عاجز است چه توقعی می توان داشت! حاضران مجلس بر عقل و جرات بهلول متحیر بودند. هارون هم در مقابل جواب های بهلول از رو رفت. ولی بهلول فهمید که هارون در صدد تلافی است و برای دل جویی او گفت:الحال حاضرم بدون شرط جواب معمای تو را بدهم سپس هارون سوال نمود. این چه درختی است؟ یک سال عمر دارد و دوازده شاخه و هر شاخه سی برگ و یک روی آن برگ ها روشن است و روی دیگر تاریک. بهلول فوری جواب داد این درخت سال و ماه و روز و شب است به دلیل این که هر سال دوازده ماه دارد و هر ماه شامل سی روز است که نصف آن روز و نصف دیگرش شب است. هارون گفت احسنت ، صحیح است حضار زبان به تحسین بهلول گشودند.
مرسی بابت شبیه سازیتون
ولی من متاسفانه از دانایی بیشتر به هارون الرشید مشابهم و از پست و مقام و مکنت مالی به بهلول !
"صدای مرگ از همه رساتر است!"
به روزم
دعوتید
چشم
الساعه
ممنون ک اومدی وبم ولی چی هوو وشه؟
اقای محمدی منو لینک میکنین؟
باران جان
گفتم اون سمت راستی هووی سمت چپیه هستش !
هوش چیه !؟
هوو !
چشم لینک شدین
سلام برادر! استقلال و پیروزی نداریم که! مهم تیم ملیه!!!!!!!!! قهر نکنید از من.... والله از بچگی کلمه ی استقلال خوشم میومد نه تیم استقلال و نه پیروزی! تعصب تیمی ندارم!!!!!!!
سلام خوبی هستین؟
خیلی بامزه بود و قشنگ
خدا حفظشون کنه
دوستون دارم
بوس
سپاس از اومدنتان
خیلی سخته غرورت واس کسی که دوستت نداره بشکنه
خدایا همین بلارو سره خودش بیار
آمین یا رب العالمین !
خدایا این دعاهای sami ( البته خودمونیم بیشتر نفرینن ! ) را برآورده کن
من از هستی نمی خواهم بجز پیش تو مردن را
نمی خواهم خوراکی جز غم عشق تو خوردن را
سلام عمو جان
(دممان چفت کردنه)
وای از این امتحانای سخت
ولی از شیمی راضی بودم 18.5شدم مستمرم20 خوب شدم؟
نه ! خوب نشدی !
سیلام مهندس خوبی ؟اینم ی بیت از طرف من تقدیم ب شما............
تا آینه رفتم ک بگیرم خبر از خود
دیدم ک در آینه هم جز تو کسی نیست
من در ی خویشم ب تو بر میخورم اما
در تو شده ام گم ب من دسترسی نیست .
آقا ی مدتیه مارو دیگه مارو تو کلاس شیمی نمیبینی خییلی اعصابتون راحته نه؟؟؟؟؟
آره ! ندیدن شما هم نعمتیه برا خودش !!!
ی برا دیارد نیه!
؟ایوانی=کوورخن
کرمونشاهیا شجاعند نه !؟
مواظب خودت باش! خطر در کمین توست...
از ما گفتن بود....
اووخت چرا !؟
حالا چرا بی اسم !؟
سلام مشی علی خاصی
غزل فره زیباگ بیو دسد خوش باید .
دوسیله گد هم فره نازارن. پایار وان ایشالا
سلام استاد خورشیدی نازنین
سپاس از لطف بی شائبه و دوستی بی وقفه تون
تو که نباشی
میان سر به راهی و رو به راهی
هیچ کدام را نیستم
تو که نباشی ، آواره ام ..
بهشت
فاصله ی پلک پایین و بالای من است
وقتی که تو را می بینم !
سلام خانمت می شه معلم من خانم نیکقدم تازه برام ادرس وب تو بهم ندادی ها
سلام درسا خانم عزیز
مگه همین آدرس وب نیست که تو اومدی توش !؟
مرسی که میاین وبم.تاحالا؟ خونه بابام بومدم بخدااا.
شوخیدم من بودم شما نبودی.
منتظرتونم.فعلا
مگه الان خونه ی مامانی !؟
چشم میام و میخوانمتان
ســــخـــت اســـت وقتـــی از شـــدت بـــغـــض
گـــلـــو درد بگـــیری
و هـــمـــه بگـــویـــند
لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!!
تمام این شب ها یکی یکی گوسفندها را شمردم...
تو هم جای من بودی خوابت نمی برد
اگر با هر گوسفندی چهار گرگ می شمردی...
قطاری سمت خدا میرفت همه مردم سوار شدن وقتی به بهشت که رسید همه بیاده شدن یادشون رفت مقصد خدا بود نه بهشت
گاهی باید دروغ را راست پنداشت و
راست را دروغ !
بی فریب خوردن زندگی سخت است !
" فروغ فرخزاد "
سلام.خدا رو شکر نمره شیمیم از 18 که پیش بینى کرده بودم زیاد نزول نکرد. تو 17 متوقف شد. ولى همش به خاطر بى دقتى.
هر وقت شما رو میبینم، انرژى + مى گیرم. چرا؟ به خاطر مثالاى کاملا کاربردى که مطرح میکنید. امروز یه بار خودتونو دیدم 1بارم ماشینتونو. تا چشمم به ماشینتون افتاد، زدم زیر خنده. حالا بابام گیر داده بود به چى میخندى؟
نتیجه: بیش از 70 درصد مثالهایى که میزنید،خودتون انجامش دادین!
17 نمره بدی نیست ! عالی هم نیست !!
مورد بعدی هم چون ما آلومینیوم 3 بار مثبت تشریف داریم !
آخریشم چرا ؟ اینکه ماشینم گِلی بود !؟
نه. یاد مثال هاتون افتادم!
مثال ماشینی !!!!!!!؟
فردا چندتا میخورین؟4تا یامیخواین 6تایی شید؟





یکی بیادمنو بگیره مردم از خنده
می خوام دنیا نباشه / اگه اس اس نباشه
می خوام فوتبال نباشه / اگه اس اس نباشه
می خوام این لیگ نباشه / اگه اس اس نباشه
نباشه هر کی می خواد / تیم اس اس نباشه
وای خدا قلبم
4444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444444
6666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666666
البته 10 هم شاملتون میشه !
ایمون زاید 10 دفیقه ای در قالب یه تیم 10 نفره 3 تا بهتون زد !!!!
10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10 10
استاد لذت بردم
ایولا داری
سلام میلاد جان
نبودی عزیز
اگه اشتباه نکنم تو امنحانا بودی نه ؟
باسلام خدمت استاد عزیزم.ولا لبه درس داشتمو درگیر امتحانات بووم نچونسم بامه نت .راسی قرارو دانلود گئشته شعریله بنیده ناوو وبلاگه

موفق باشی کانی عزیز
چشم
توپست جدید همهشون و میذارم
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین
پاپوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل
در آخرین سفر
در آیینه به جز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا
(حسین پناهی)
سلام شعرتون مث همیشه زیبا و خوندنی بود
ماشالام به انرژی و کودک درونتون [گل]
سلام شبنم خانم
مرسی لطف دارین
چیکار می کنی با درس ها !؟
گرفتم هووو منظورت چی بوده.
ببخشید
ییشه له بازیه ...
تفی بازیه ولا ...
استقلال نف شا و پیروزی حاجی وتیار له یان خاص تر بازی کن ...
ئیمه نامیمانه بیومنسه طرفدار یانه
سلام عمو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ماهان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(در این قسمت از فیلم در حضور آمیتا پاچان در آغوش هم قرار می گیریم !)