..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

خورشیدِ چشمت...

دردت به جان هر چه کَس دارم چرا کِز کرده ای !؟

خورشیدِ چشمت را به خونِ گریه قرمز کرده ای !

خانم ! نمی دانی که با اندوه جانکاهت مرا

از زندگی که هیچ ، از مُردن هم عاجز کرده ای !؟

لب وا نکردی و مرا دلتنگ تر از آنچه بود

با آن دهان کوچک - چون شعر، موجِز - کرده ای !

حاشا نمازم رو به قبله از تو روگردان شوم

ای عشق ! اینگونه حرامم را تو جایز کرده ای !

با چار مصراع مقفّا از دوبیت مژّه هات

گویی تلمّذ در کلاسِ شعرِ فایز کرده ای !

نقشِ رخِ زیبات ، "مانی" را به چالِش می کشد

با چشم خود صدها غزل، تلقینِ حافظ کرده ای !

از پیچشِ زلفِ تو سرپیچی ، محال است و مرا

در بندِ آن اندوهِ بی پایان و غامِض کرده ای !

علی محمد محمدی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:05

نظرات 140 + ارسال نظر

زهرا شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:51

قشنگ بود
مخصوصا عکس چشمه
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من از مردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی با خودم میگم
شاید مردم حواسم نیست

سلام خانم استاد عزیز
چه عجب راه گم کرده این

با این کامنت شما تکلیفم مشخص شد قید شعر و شاعری رو بزنم و برم تو کار عکس !

فرید شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:34 http://faridshaabani.blogfa.com/

مداد رنگی ها با تمام وجود رنگ امیزی کردند

بی خبر از اینکه کاغذ رنگی شان سیاه وسفید چاپ میشود!

اگر مداد رنگی داشتم
فکرم را آبی رنگ میکردم

قلبم را مثله کاغذی ممتنع
سفیدِ . . . سفید
قلب سفیدم ، اگر اسمت را نداشت باشد
همان بهتر زرد زرد
مثله برگ های پاییزی
بعد از پایان روز های سبز
سبز . . . مثل رنگ چشمانت . . .
اگر مداد رنگی داشتم . . .

صادق حسینی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:32 http://www.roham86.blogfa.com

تا کی
در شعرهای من
به‌دنبال خودت هستی؟
یک‌بار هم
در شعرهای من
به دنبال خود من باش
لطفاً مرا آهسته خوانی کن!

سلام استاد عزیز
شاعر غزل های ناب

غزلت را که سرشار از شور شیرین عشق بود بارها و بارها خواندم و هربار لذت مضاعف بردم

دلم برات تنگیده شدید
دعا کن جور بشه امسال به بهانه ی نوروز همو ببینیم
فدای تو

هر وقت دلم هوای باران دارد
بغض به گلو نشسته میدان دارد

ایکاش که این فاصله ها کم میشد
با او که نشان شب آبان دارد

تحقیق تمام آرزوهای محال
بی تو غزلم مصرع گریان دارد

وقتی قلمم همیشه درمانده ی توست
ای کاش و اگر ، چگونه پایان دارد؟

شب، کوره ی بی تابی و دل دشتِ بلا
من هر نفسم شام غریبان دارد

این سینه چنان سوخته است از غم تو
دیگر چه کم از نَبی کنعان دارد؟

افسوس نشد تا به تو ابراز کنم
قلبم به دلت ، همیشه ایمان دارد

حسرت به دلم مانده بگویم ... شاعر!
با من بنشین، اگر که امکان . . .

به امید دیدارمان و غزلخوانی دوباره ات در شهر و دیارت

امیرحسین خانی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 16:32

شبانه
مرا

تو

بی سببی

نیستی.

به راستی
صلت کدام قصیده ای
ای غزل؟

ستاره باران جواب کدامین سلامی
به آفتاب
ازدریچه ی تاریک؟
کلام از نگاه تو شکل می بندد.

خوشا نظر بازیاکه تو آغاز می کنی!

پشت مردمکانت
فریاد کدام زندانی است،که آزادی را
به لبان برآماسیده ی گل سرخی پرتاب می کند؟-
ورنه،
این ستاره بازی
حاشا
چیزی بدهکار آفتاب نیست.

نگاه از صدای تو ایمن می شود.
چه مومنانه نام مرا آواز می کنی!
ودلت
کبوتر آشتی ست،
درخون تپیده
به بام تلخ.

بااین هم
چه بالا
چه بلند
پرواز می کنی!

سلام آقای محمدی تشکر فراوان به دلیل توجه به مطالب وبلاگم .
این شعر نیز، شعر زیبایی از احمد شاملو است.

خانم ! نمی دانی که با اندوه جانکاهت مرا

از زندگی که هیچ ، از مُردن هم عاجز کرده ای !؟

زیبا بود دست مریزاد یک غزل واقعی.

سلام امیر عزیز
صفا آوردی عمو
دکتر خانی رو سلام گرم برسان

زهرا شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:07

مشخص شدددد!عکاس کی بوده

اینیم دیگه !!!!!!!!!

محمدرسول آزادی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:07 http://hameterkhe.blogfa.com/

سلام آقای محمدی ممنون به خاطر سه یر چگیت
واقعا صفر گرفتن از زیر دست استاد بزرگی مثل شما
خیلیه همین که وقتگران بهای خودتون رو برای
خواندن دکلمه ام صرف کردین ممنونم تا دکلمه های بعدی بای

ایشالله که محمد رسول به یک شاعر خوب و دسته اول تبدیل بشه

ماهان محمدی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:24 http://roze-zemestani.blogfa.com

عمو جان سلام

راسه بتواید وارانه کردو

واران اگر نواری
زه یو بووگنه دواری

ماندانا ملکی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 23:07

سلام استاد بزرگوار !
کار زیبایتان را خواندم و چون همیشه سرمست و شاد صفحه ی مجازی شما را ترک می کنم در حالیکه بسیار بسیار آموخته ام .
سپاس از شما و آثار زیبای شما .
موید و در پناه حق باشید .

خوش آمدی شاعر شعرهای پر احساس

[ بدون نام ] یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:08

aaaaaaaaaaa

?!!!

همایون یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 http://koris.blogsky.com

به من ار چه می پرستم ، مدهید می که مستم
مبرید دل زدستم ، که دل دگر ندارم
به عیادتم قدم نه ، که زبیخودی شوم به
می ناب نوش وهم ده ، که غم دگر ندارم ...

میگم تو عشقت غزله که غزل هات همه از جنس عشقند ، اینطور نیست ؟
چون همیشه فوق العاده بود آقا علی گل.
موفق باشید.

سلام پسر عموی گلم - دکتر همایون عزیز -
لطف شما فوق العاده س نه شعر من !

محمدرسول آزادی یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:39 http://hameterkhe.blogfa.com/

سرگردانم همچون کیوانویی که شاطر به
او گفته باشد نان نیه می می نو سیه

ایمان یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:46 http://farzegah.blogfa.com

سلام استاد امرو له مدرسه حافظ دیمت داشتی هم خنسید انشالله همیشه لبات خندون باشه در خانه ات به روی خنده ها باز باشه ممنون که به وبم اومدی گفتیم حتما آفتاب از قطب جنوب طلوع کرده استاد یادی از ما کردن

به قول شهریار :
پدر عشق بسوزد که سوزاند جگرم
دوست دخترم مادر شدو من هنوز پسرم

بدرود

نه بابا من همیشه می خوانمت
اتفاقاً میخواست سوم ریاضی ها رو ببرم آزمایشگاه
گفتن از فارابی مهمون داریم اونجا رو اشغال کردن !!

sami دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:54 http://niloofarenilgoon93.blogfa.com

وفا داری را باید از نیلوفر آموخت
دور هر شاخه ای که می پیچه تا آخر عمرش در آغوشش میگیره

نیلوفر سپید بود
هر روز با وزش اولین نسیم
گلبرگهایش را،زیر نور خورشید
از غبار خستگیها می تکاند
و همیشه روز بود
و نیلوفر،به روشنی روز عادت داشت
نیلوفر سپید بود
و هر شب،با عبور آخرین طوفان سیاهی
زیر نور مهتابی که نبود
گلبرگهایش را با دلهره در آغوش میگرفت
تا مبادا غبار خستگی ها رویشان خانه کند
و از آن پس همیشه شب بود
و نیلوفر،به تاریکی شب عادت کرد
نیلوفر،هنوز هم سپید بود... ...

حسین دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 16:37 http://radikalyek.blogfa.com/

چه شعر کزی گفتی استاد...

کزی از خودتونه قربان

رضا دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:19

آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماند
سالیان بسیاری نمی بایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است ... "شاملو"

گلوله ای را به یاد ندارم
که به نیّت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقۀ دژخیم
کمانه نکرده باشد

چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوش آواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد و
آخر دستۀ خودش را
نبریده باشد

حالا،
هر چه می خواهید شلیک کنید و
هر چه می خواهید چاقو بکشید

" حسین منزوی "

زهرا دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:43 http://shabhayepaeez.blogfa.com/

برای شنیدن صدایی که دوستش می داری،

همین لحظه هم بسیار دیر است.

افسوس خواهی خورد....

زمانی که از آن سوی سیم ها کسی بی احساس

می گوید:

برقراری ارتباط با مشترک مورد نظر مقدور نمی باشد.

سی، پانصد و پنجاه و ... آه ! اینبار زنگی بی جواب
یا رفته یا ... نه ! بر نمی دارد دگر گوشی ، چرا !؟

حسنا دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 19:51 http://www.dokhtaraneaftab7775.blogfa.com

عالی بود دایی
مثه همیشه

سلام حسنا جان
سپاس عزیز
خیلی خوش اومدی

پریالطفی دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 23:08

سلام اقای محمدی وقت به خیر راستش چندتا سوال داشتم اینه که مزاحمتون میشم..دبیرمون یه جزوه داده در مورداسید وباز توقسمتی که درباره جوهر لیمو توضیح داده نوشته که اینجا هیدروژن های متصل به گروه های OHهیدروژن اسیدی نیستند...اخه چرا مگه اکسیژن الکترو نگاتیوی بالایی نداره ومیتونه الکترون های پیوند رو به سمت خودش بکشه وHمثبت ازاد کنه....دیگه اینکه نقش نمک تو محلول بافری چیه.....واخری این که توحاشیه ص76 که در مورد ویتامین ث توضیح داده چرا نوشته استر حلقوی اخه تو شکل دقیقآ کنار استر یه گروه کربوکسیل هم هست مثلا چرا نمیگن کربوکسیل حلقوی......ببخشید دیگه خیلی طولانی شد.

اسید سیتریک یا جوهر لیمو یکی از اسیدهای آلی است که در لیموترش و پرتقال وجود دارد. فرمول شیمیایی آن C6H8O7 می‌باشد. و نام آیوپاک آن ‎2-hydroxypropane-1,2,3-tricarboxylic acid‎ است. این اسید توسط دانشمند ایرانی جابر بن حیان کشف گردید یکی از ساده‌ترین روش هایی که برای تولید آن بکار می‌رود استفاده از قارچ آسپرژیلوس نایجر است. جوهر لیمو اسید سیتریک یا جوهر لیمو یکی از اسیدهای آلی است در لیموترش و پرتقال وجود دارد. یکی از عمده ترین کشورهای تولید کننده آن کشور چین میباشد .اسید سیتریک در صنایع نوشابه ، آبمیوه ، آرایشی و بهداشتی و داروئی استفاده میگردد و علاوه بر طعم دهندگی باعث تنظیم PH نیز میشود
کی گفته که H های متصل به OH اسیدی نیستن !؟
در اسیدهای کربوکسیلیک که COOH- دارند H های متصل به O مثبت شده و آزاد می شوند
البته سیتریک اسید یک اسید سه عاملی است چون سه گروه کربوکسیل دارد
............................................................................................
ویتامین c دارای استر حلقوی است گروه کربوکسیل داره
اما در محیط آبی آبکافت می‌شود و اسید می‌سازد؛ به همین دلیل به آن «اسید اسکوبیک» می گویند.
............................................................................................
هر گاه یک اسید ضعیف (HA) و نمکی از آن که با واکنش با یک باز قوی به وجود آمده، مثلا محصول واکنش اسید ضعیف فوق با سود که نمک (NaA) می‌باشد، به نسبتهای مولی برابر در آب حل شود، چون نمک به طور کامل در آب حل و تفکیک می‌شود، درعوض مقدار تفکیک و انحلال اسید ضعیف در آب کم می‌باشد، درنتیجه غلظت یون A منفی در محلول زیاد خواهد بود و غلظت یون H مثبت در محلول اندک می‌باشد. در این شرایط Ph محلول برابر pk اسید می‌باشد.

به عنوان مثال بافری از اختلاط استیک اسید و سدیم استات را در نظر بگیرید که از هر دو ماده با غلظت یکسان 00/1 مولار در محلول وجود دارد. چون نمک به طور کامل تفکیک می‌شود، غلظت یون استات در محلول زیاد است. از طرفی چون اسید ضعیف کم تفکیک می‌شود، پس غلظت یون H+ یا هیدرونیوم در آب کم بوده و درعوض غلظت خود اسید در محلول زیاد است. به طوریکه مقادیر مولکولهای استیک اسید و یون استات نسبت به مقدار یون هیدرونیوم (H+) تقریبا" 50000 مرتبه بیشتر است:

HC2H3O2 = H+ + C2H3O2-

پس مشاهده می‌کنی که نقش نمک در محلول بافر ، بالا بردن غلظت یون استات در محلول می‌باشد، چون اگر نمک در محلول وجود نمی‌داشت، غلظت یون استات و یون هیدرونیوم در محلول برابر و هر دو اندک می‌بود و محلول نمی‌توانست نقش بافر را ایفا کند.

انصاری سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 http://millali.blogfa.com

ساقیا آمدن عید مبارک بادت!

التماس دعا داریم

به به شاعر نازنین اسلام انصاری فر نازنین
صفا آوردی اسلام جان

عیدت خجسته باد و 100 سال به از این سالها

mozhde سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:06

من یک مهاجرم

از رویایی به رویایی

گاه از قطب جنوب سردر می آورم

گاه از دریای کاراییب

گاه سفیدم

گاه سیاه

با زردها چای می خورم

با سرخ ها چپق می کشم!

من در همه جا زندگی می کنم

سرزمین من

به پای غازهای وحشی چسبیده است.

رسول یونان

مرسی مژده خانم برای انتخاب این شعر قشنگ

من وخواهرم سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:23 http://manokhaharam23.blogfa.com

برادرم از گرسنگی مرد...

قبیله ام در عزایش تمام گوسفندانشان را سر بریدند!

دکتر شریعتی

=====================
سلام استاد حال واحوال؟
خدا قسمت کنه برگشتیم به وب تشریف بیارین خوشحال میشیم...

خوش اومدین
جداً جاتون خالی بود

محمدرسول آزادی سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:03 http://hameterkhe.blogfa.com/

و رنگ رخسار جور گلای دارانم
جور زمین هلاک قطره وارانم
حاضرم و کول چیلگ بکیشم
و یه شرط ساعتیگ ولاد بنیشم
سلام آقای محمدی امید وارم همیشه له کمال خوش بختی وه سر بوید
دیگه به وبم سر نمی زنی
ولی خداییش نمی دونم چرا به وب تو میام چرا
تک سلول مغزم فعال میشه و شعر میگم

ایشالله همیشه و همه وقت یاخته های مغزیت فعال باشن

فاطمه سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 16:01 http://www.fatemeh nami 1378.room fa.com

باسلام

واقعا شهراتون عالیه ومن به همچین همشهری افتخار میکنم امید وارم منم مثل شما روزی ی شاعر به تمام عیار بشم..................

سلام خانم فاطمه مرسی
لطف شما رو می رسونه وگرنه ما کی باشیم !
آدرست چرا اینجوره !!؟

بچه های 302 حافظ چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:45

سلام
قداست ایران
بلندی دماوند
اصالت نوروز
قدرت آرش
شرافت کاوه
غیرت بابک
نجابت مازیار
زیبایی شیرین
عشق فرهاد
شکوه جمشید
منش کوروش
پندار نیک
گفتار نیک
کردار نیک
را از اهورای پاک برایتان در این نوروز سپید آرزومندم

اولندش سال نو رو بتون تبریک میگم
سال اسبه ایشالا که همیشه بر اسب ارزوهات سوار باشی و ما هم با خر ارزومون دنبالت بیایم
دومندش قرار بود ما با هم 18 نفری تنهایی! بریم بیرون
عی همگه کلاسه ارا خسیدسو شون ایمه؟؟؟؟؟؟؟؟

بزان کفید له او دیوا کلاسیله ؟!

خدافظ...

باشه بچه های خوب
فقط خودتون و خودم

لاوی چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:29 http://maskjllk2020.blogfa.com/http://

سلام

بعداز چند ماه

اپم ومنتظر حضور گرمتون

گروه اول چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:51 http://chemistry3aboutpart3.blogfa.com

سلام آقای محمدی
از وبمون دیدن کنین.مرسی

چشم حتماً

فرزانه چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 19:39

تو نباشی و باران ببارد

بی تو لطفی برایم ندارد

آسمان تا ابد هم نبارد

بی تو فرقی برایم ندارد

" مهرداد نصرتی "

خدایا ...
دلم گرفته
قدم بزنیم... !؟
بغض از من
باران از تو ... !

انجمن شعر مهر چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:37 http://anjomansepidmehr.ir/

با سلام
استاد گرامی لطفا ایمیل خویش را برای ما ارسال دارید تا یوزر و پسورد ورودتان به سایت جدید انجمن شعر مهر ایران را برایتان ارسال داریم.
سپاس

سلام و خوشامد محضر دوستان ادیب و شاعرم

ali.m_27@yahoo.com

shiva پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:36 http://www.lifeberry.ir

سلام
مطالب خیلی خوبی دارید.
به سایت ما سر بزنید . سعی کردیم مطالب مفیدی گردآوری کنیم .
اگر به نظرتون جالب بود . لطف کنید ما رو لینک کنید .
http://www.lifeberry.ir/

پریا لطفی پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:58

بازم ممنون اقای محمدی خیلی زحمت کشیدین........
(کلآبا این جوابتون ایهام زدایی شدم )...بیچاره معلم شیمیمون!

موفق باشی خانم لطفی
آرزوی پذیرفته شدنتون در بهترین رشته ی دانشگاهی رو دارم

sami پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:28 http://niloofarenilgoon93.blogfa.com

سلام گلم.... خوبین؟
آپم منتظر حضور همیشگیتون هستم[چشمک]

چشم
الساعه

می کده پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:07 http://tavernnew.blogfa.com

درود
باز هم از حضور ارزشمند شما سپاس گزارم
هر شعری که در وبلاگ می کده باشد با نام شاعر گرانمایه اش هست .
منظور من از لینک بودن در فهرست پیوندهاست که مایه افتخار من هست.
پیروز باشید
سال نو پیشاپیش بر شما فرخنده باد

چه روزی آه چه روزی که هر پرنده رسید
نوکی به پنجره زد پیشواز در زدنت

سلام دوست ادیبم
سپاس از حضورتون
افتخار دادین

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:03

و تو می دانی آنقدردوستت دارم
که حتی اگر سرم به سنگ بخورد
یا سنگ به سرم
از این دوستت دارم دست بر نخواهم داشت

جاری آرام آبی ... دوستت دارم
آبگیری ... آفتابی ... دوستت دارم!

نرم نرمک تازه شد در من هوای تو ...
جنس پرواز حبابی ... دوستت دارم

دل به دریای تو بستم گرچه می دانم،
وهم شیرین سرابی، ... دوستت دارم

با تو آغوش خیال من پر از رویاست!
خاطر خوشرنگ خوابی، دوستت دارم

نذر خورشید تو شد پروانه های عشق،
حس بی پروای نابی... دوستت دارم!

جام چشمانم پر از جادوی لبخندت...
مست، چون جان شرابی... دوستت دارم!

بی قرارم می کنی هر لحظه ... هر ساعت
چون غزل با آب و تابی دوستت دارم...

reza پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:05

به تو عادت دارم

مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت

و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم

در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است!

گفتم:«بدوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را

چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

ما تلخی نه گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بار دگر پر زدن چلچله ها را

یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را...

"محمد علی بهمنی"