1) « غزل مثل گذشته ها... »
چرا مثل گذشته ها برای من نمی میری!؟
وحتی یک سراغ ساده هم از من نمی گیری
تو که گفتی سوار سرنوشت خویش می باشی
چه شد حالا چنین بازیچه ی دستان تقدیری!؟
تو مثل صبح شنبه زندگی از روت می بارید
ولی حالا شبیه عصر جمعه زرد و دلگیری
من از تو درس عشق و زندگی آموختم، بانو !
چرا از عشق، ازمن، ازخودت، اززندگی سیری!؟
الاغ لنگ بخت من به سربالایی تشویش
و اسب تندروی عمرم اما در سرازیری
و عشقی که در ایام جوانی منجمد گردید
به جنبش آمده حالا در این هنگامهی پیری
به باباطاهرعریان خبرده حال و روزم ر ا
سیه چشمی کمان ابرو زده بر بال« مُ» تیری
نشسته تیر مژگونش به پیشانی احساسم
و بسته تار زلفونش به دست وپام زنجیری
واما تو ! تو ای بید پریشان خاطر تقدیر
چرا این سایه ات را از سر من برنمی گیری!؟
...................................................................................................................................
(2
یه شعرکُردی متفاوت و انتقادی از من تو یکی از وبلاگ های دوستان در باره ی یکی از نقاط مشکل ساز شهرمان ایوان درج شده بود حالا دیگه نمی دونم فیلتر شد یا خودش وبلاگ رو حذف کرد تو وبلاگ دیگری از خودم لینکش و قرار میدم: وبلاگ مرغ سعادت
سلام خوبین؟؟؟یه سوال؟؟؟؟؟؟؟راستی اون هدایایی که ر
ومیزبودوبه هیچکی ندادین چیکارشون کردین-یه سوال دیگه؟؟چراروبان سبزتون مشکی بود؟مثلا پیشوازبهاربود!!!!!!!!!بعدمیخواستین درستش کنین صورتی آوردین زدین کنارمشکی




سلام سارا
اون سه کادو همراه با با سه تا کارت هدیه برای سعید و فرهاد و نوازنده ی تنبور
شاعرای انجمن هم میرن ارشاد هدیه ناقابلشون و میگیرن !
شه وه خیر: شهر رؤیاهای من
نیه زانم خوه شی بکم یاگرله قورن دل بگی رم!!!خوه شیم ئرا"ئسا عه لیه" جیور تیوله داری سونز کردیده له ی ولاته.گیری یم ئراشاره گه ی پر له چالو بلوقمه.
ده سد نه روزید ئسای پر پیشه//فه رهای که نییه سه ی وه تیشه؟
شه ریک خه مِ دِم ئرا ئی ده ردِ بی ده رمانه
سلام حاج اکبر
اولا دیروز افتخار دادین و جلا به برنامه مون
ثانیا ما در مقابل طبع شعر ریز شما کم می آوریم قربان
میگم به همین خاطر موزیک زیر متنش طوریه که هم میشه مث چمری گریه کرد باهاش هم دو دستماله اَ منم عزیز ویسی ...
سلام..آقای محمدی
متاسفانه سه شنبه نرسیدم بیام ایوان
فیلمی ُُ، کلیپی چیزی از مراسم اگه گرفتین وجدانن واسه دانلود بزارینش
یا لااقل بگید کجا میتونیم گیرش بیاریم؟؟
جات خالی بود مهندس
برم ارشاد ببینم سی دی ش درست شده
شعرناب مجموعه اشعار فارسی شاعران معاصر و شاعران جوان ادبیات، بزرگترین پایگاه ادبی شعر فارسی ،پارسی،زبان،
مقدم شما ادیب و شاعر گرانقدر را گلباران می نماید.
http://www.sherenab.com
سلام دای دای
باز هم دم دنیای مجازی گرم که فرصت همصحبتی با شما رو برایم فراهم میکند!!
و اما بعد....
بعد از سرایش و خوانش شعر معروفی که در سال۸۷برای دعوت از سید پاک اصلاحات(سیدمحمدخاتمی) بسیار به خود بالیدم که در رکاب چنین دایی بزرگ و عزیزی هستم اما در این مدت با هراس و دلهره عجیبی به وبلاگت سرک میکشم که مبادا باز شعری که نماینده تمام دانش و شأن شما نیست در وبلاگ پربار از ادب و سرشار از احساستون گذاشته باشین.
سیر نزولی و سراشیبی نگران کننده محتوای شعرهای کردی شما از نظر من بسیار قابل تأمل میباشد.
دایی نازنینم:گره های عاطفی و چالش ها و معضلات اجتماعی را زیبا و دلنشین تر از مشکلات شهری و ترافیکی میسرایی!!!!
برای روزی عزا گرفته ام که از نقصانهای جهاد کشاورزی و ثبت احوال و سیستم بانکی نیز سرایش داشته باشی!!!
یاد کلام شیوا و پیشبینی چند ماه پیشت افتادم که فرمودی بعدها به خاطر این اشعار بین ما دو تا زاویه عجیبی پیدا میشود.
متاسفانه پیشبینیت درست از آب درآمد!!!
و در پایان:
به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم/
بیابان بود و گرما بود و آب سرد و استسقسا
سلام مهندس محمد گل گلان

اولاً :
یه گلگی بکنم: عصر شعر پیشواز بهار رو دعوتی های نازنینت که من شرمندشون شده بودم و یادم نبود دعوتشون کنم ( محس قاضی زاده نازنین ، حمزه بابایی خوشفکر ، محمد جواد دلشاد دوست داشتنی و .. ) اومدند و افتخار دادن تا آخر برنامه در خدمتشون باشیم اما خود آق محمد غایب بزرگ !!
نگو ... که دنبال پایان نامه ی ارشد بودن اصلا توجیه قابل قبولی نیست !
دومندش :
خودم قبول می کنم که عاشقانه سرا هستم و کوچه پس کوچه های عواطف و احساسات رو بیشتر میشناسم اما چه بسیار کسانی که به من خرده میگیرند که در زیر این فشارهای فزاینده ی اقتصادی و سیاسی و تنگناهای خودساخته و دولت ساخته ی اجتماعی مگر نفسی هم می ماند برای عشق ورزیدن و دوست داشتن !؟
البته من اینگونه نمی اندیشم و همچنان رویکردم عشق است و عشق !
سومی :
اگر همان شعری که برای سید خندان - خاتمی عزیز - خوندم رو نگاه کنی میبینی از لحاظ ماهوی فرقی با شعر "برنج " - که البته خوبه کسی نشنیده - یا " میدان چفتگه " نداره !! من تا می خوام وارد فازهای اجتماعی بشم بلافاصله بی اختیار و ناخواسته رگه هایی از طنز میاد تو شعرم و اجازه ورود میخوان ! من رودر بایست ...
شاید 10 - 12 سال دیگه ریخت و قیافه ی این میدان طوری شه که هیچکدوم از ابیات رو دبگه نشه بهش تعمیم داد و قابل درک برای مخاطب جدید نباشه ! اما مگر نگفته اند : فرزند زمان خویشتن باش !
چهارم اینکه :
شعرهام شاید از دلخواسته ی قشنگ تو زاویه بگیرند خودم هرگز و هزگز یک گراد هم که شده با تو زاویه نمیگیرم و چون پرگاری دورت می گردم
در دایره ی عشقت ما نقطه ی پرگاریم
مهر آنچه تو بنمایی ، امر آنچه تو فرمایی
قربانت
عمو ببخش اینو میگم...ببخشا کوچیکی گفتن ...بزرگی گفتن...ولی...ناچارم بکم که عمو کپ خودم یه تختتون...........آخ ببخشینداااااا...


...
خیییییییییییییلی باحالی عمو...به جون خودم مردم از بس خندیدم به جوابتون..
ولی جدی من دارم در مورد اصحاب آقا اباعبدلله میگم..بهتره حرمتشو حفظ کنید...من تو رویامه که جدم این مرد آسمانی باشه!
که رفتین سرد خونه دنباله من..ها؟؟...........مامانم بدونه دارین این جوری بهم نفوذ بد میزنین....دنیا رو بهم میریزه...ولی از اونجایی که من علاقه ندارم ریتم دنیا رو بهم بریزم بهش نمیگم....
شما کجایه کاری استاد من یه قلب فابریک نصب کردم واسه خودم،چند کاره!!.....
دیگه ایستادن بی ایستادن....دققققققققققققققققق....
آره دیگه ما فرش ستاره کویر یزدیم یه تخته مون کمه !!


خالو ایمه وه حر نسبت میه !
امجا لو دنیا ایوشن ایوه اول کسیگیونه آو له ری ایمام حسین بسینه !!
هه وه ای بهانه و خنمانه آگر دوزخ !
تا بایم بیوشیم وه خاص علی ایمه پشیمانو بیومنه و هاتیمسه و
جنتی 9 دف اعداممان کردگه !!
تن سی عفدلله شر دالگده دسمو میه !
خالو فیر جنازه خوم کردم لوره ! دی ول کید ؟
قلبدیش مبارکه !
هه خدا بکی جنس چینی وه پید قالب نکردیون و بون فابریکو خاصه !!
ایو پسا جیوه (جو) کنه ناو کیسه برنج و 40000 دنه ی مردم ! امجا قلب فابریک دنه ته !؟
هم.. !
سلام استاد.انصافا عالی بود

"فقط بهزادو هواپیماگه..چیونن له بانو بیونن نماگه"
"مدار بستیگش رای الوسینه"
....
میدان چفتگه ریشه کن بو اگر قراره سرد باره گه ژان
..
سلام پژمان جان خوبی عزیز
دلمون که برا دیدنت حسابی تنگ شده
پاکزاد از تو خوش غیرت تر بود یه سری بهمون زد
این جریان میدون هم نه تنها عذاب من که سر 60 70 هزار و درد آورده !
آخرشم معلوممون نشد چی درست کردن
شورای محترم و پیمانکار با انصاف و حلال خور !
لطف دارین استاد
خیلی دوس داشتم روز برگزاری انجمن اونجا باشم ولی سعادت دیدارتونو نداشتم
اتفاقا خواستم چهارشنبه یه سر بیام دبیرستان.ولی بچه ها گفتن که شما چهارشنبه ها کلاس ندارین.
راستی استاد یادتونه سال سوم شلوغ کردن منو ایوب رو؟
ماسعادتمون بی رنگ بوده !
آره یادمه !
بمیرم بمیرم !
درود بر استاد گرامی
امیدوارم حالتون خوب باشه دنیا به کام
این نیز بگذرد
اما ای کاش از جای دیگر بگذرد
و همش از روی ما نگذرد.........
سلم بر آوین خوبی ؟
برماگذشت نیک وبد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
" عماد خراسانی "
قصه به هر که میبرم فایدهای نمیدهد
مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی
سعدی
عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش !
سلام بر علی خنذان خودمان:ازپاسخ طنزآمیزتان بی نهایت ممنونم.شعرتان مثل همیشه مانندشعورتان زیبا ودوست داشتنی است.
سلطان غزل :کارمان از گریه گذشته است،به آن میخندیم .
زانی ئرا ئیوشم وه پید"سلطان"؟آخه له ی دوره وزمانه"سلطان"فِره وه و بوُه !!!!!وه تم ئیمه یش له قافله وه جییه و نه مینیه یم!!!رِخِدنه چود؟!!!بیوشید یه توواید زاخِگ بیده ده سِمه و!!!!!....
سلام حاج اکبر خودمون
خودت میدونی که ما با ترس بیگانه ایم ولی من سلطان که نیستم هیچی کوچیک همه ی بچه های خوشفکر و نازنین این دیارم
استاد مثه اینکه ازم دلگیر شدین..تورو خدا شرمندم اگه بچگی کردم وجسارتی مرتکب شدم....عمو من ببخش خداحافظ شما.
نه عزیز ! از چی ناراحت بشم
این من بودم که خدای نکرده اسم از مردنتون آوردم
سلام آقاى محمدى یه چیزى بگم باور میکنى؟
این چند روزى که حالم خوب نبود،اومدم تو وبتون اصلا متوجه این شعر و اطلاعیه و پست جدیدتون نشدم.همین جورى اومدم پایین که برم تو کامنتا...
فکرکنم چشام مشکل پیداکرده!!!
اگه میدونستم حتما حتما میومدم جشنتون. دیگه مراسم ندارین منم بیام؟؟؟؟؟
سلام
آره تعجبم اومد که چجور میگه چرا پست جدید نمیذاری !!
من که همه ش یک هفته ست بروز کردم و حتی ملت رو هم به عصر شعر دعوت کردم حالا نیومدن به کنار ! اما ...
تو نگو بعضی ها اصلا توجهی به محتوای وب ندارن و فقط گلگی هاشون از دوست قهریشون و اینجا مینویسن !
میخوام بینتون و به هم بیارم
سلام دوست خوب من
غزل زیبایت را با هرچه عشق خواندم و با تمام خویش لذت بردم
دست خوش علی آقا
عصر شعر خوش گذشته که؟
امیدوارم این شب شعر و عصر شعر و جشنواره و ....همه و همه بهانه های کوچکی برای شادی های بزرگ تو وهمه ی بچه های خوب شهرم باشند
راستی دیریست سمت و سوی ما پیدات نیست؟؟؟؟
سلام شاعر نازنین و دوست داشتنی صادق عزیز
بخدا دلم برای مهربانی ها و خنده های از ته دلت یک ذره شده
سیستم نداشتم به جون خودم
این ور و اون ور کامنت ها م و تایید می کردم دوست داشتم بیام و شرح کاملی بر اون غزل :
دیگر صدای عشق تو خوابم نمی کند
شرم نگاه گرم تو آبم نمی کند
بنویسم
در ضمن برا عوض کردن احیانا غزل هات در مجموعه " غزل ، عشق است " باهات تماس گرفتم ولی گویی شماره ت عوض شده چون همه ش میگه خاموشی دور از جان !
اگه آره ، شماره جدیدت و برام بذار
قربانت
سلام آقاى محمدى این جوابى که به قلب بى تپش دادى خیلى خند دار بود باور کن خییییییییلى خندیدم



بدون اغراق میگم خیییعععععلییییییى بآحالى...!!!
تپش بچه ی خوبیه !
نمی دونم چرا فکر کرده من ناراحت شدم از دستش !؟
سلام آقای محمدی.اگه دعوتتون کنم ب صندلی داغ وبم میاین؟خوشحال میشم اگه دعوتمو قبول کنین.هفته ی بعد؟میای آدرسمو بدم؟
سلام آقای محمدی.اگه دعوتتون کنم ب صندلی داغ وبم میاین؟خوشحال میشم اگه دعوتمو قبول کنین.هفته ی بعد؟میای آدرسمو بدم؟
صندلی داغ !!!!
می ترسم !
چجوره !؟
ولی چشم !
هر وقت شما گفتین در خدمتم
از بیت بیت این شعر لذت بردم.خیلی زیبا بود .بیت سوم و خیلی دوست داشتم.هر کدوم از غلهات یه حس لطیف و زیبا به آدم میده که وصف نشدنیه.همیشه با شعرهای زیبایت مانا باشی.
سلام شاعر مهربون - یاسی عزیز -
لطف داری
من شرمنده این همه مدت نتونستم بیام وب نازنینت !
در اسرع وقت میام و شعرهای قشنگت و با جون و دل می خونم !
قربانت
صحنه های زشت و زیبا
در تماشاخانه ی دنیا
فراوان است
چهره آرایِ جهان
نقش آفرینِ عشق و مرگ
صحنه ها را کارگردان است...
"فریدون مشیری"
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
فریدون مشیری
بی اندازه زیبا ودلنشین بود...استاد افتخار میدین وبنده رو بلینکین؟
...
آدرس نذاشتین که !!!
اوه....پوزش!!....آدرسم درج کردم
....
...
بله بله بله
آقاى محمدى باور کن الان دارم با صداى بلند میخندم... دلم درد گرفت!!!

اصلا حرف از آشتى نزن!!!
واى دلم...
بقول همایون شجریان :
گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم وای دلم وا دلم
وقتش بود اینو میذاشتی!!
"خلاف معمول است!!!!!!!!!!!"
استاد با کلمات جادوگری میکنی؟!
سلام ارشد خان
چه خبر از درس و مشق در دیار غربت !؟
نه بابا
دنیا یه علی کریمی بیشتر که نداره !!
سلام
برای دختر باران منتظر شماست[لبخند][لبخند][گل]
سلام استاد حمید خان یعقوبیان
نه وه ناو ای چویلمه !
سلام دوباره خواندن ات هم هزار بار تازه بود!علی محمد شاعر شعرهای دوست داشتنی است!
سلام شاعر من !
ببخشیدها یه چیزی هست که خیلی ذهنمونو درگیر خودش کرده
چه فکری بکنیم؟سوت میکشید؟ماچ میکنید یا....؟
اونم قضیه این شکلک هاست!!!!
شما کلا عادت دارید در پایان هر جمله ای یکی از اون شکلک هارو بچسبونید(مگه خلافش ثابت شه)
حالا سوال اینجاست(چه فرقی میکنه اونجا)که آیا این شکلک ها معرف میمیک صورت شما توی اون لحظه است؟
مثلا هنگام دیدن شکلکی که زبانشو درآورده ما هم باید شمارو زبون در اومده تصور کنیم؟؟؟؟
یا مثلا بعد از شکلک
اگه شفاف سازی بشه ممنون میشیم.
(کاملاً جدی میگیم و انتظار پاسخ جدی هم داریم به دور از نمک زدگی)
سلام دوست ارجمند


) استفاده کرده باشم !





اولش اینکه :
نفرین به شعر هایم اگر چشمهای تو
اینگونه از شنیدنشان گریه می کنند
بمیرند این شکلک های وبلاگ من که ذهن نازنین تو رو درگیر خودشون کرده اند
دوم اینکه :
من همیشه کسانی رو که از حرکات دست و صورتشون برا انتقال کلامشون به مخاطب، کمک میگیرن مورد توجه قرار می دم و میگم خوش به حالشون !
البته خودم اینکاره نیستم و معمولا موقع حرف زدن و عکس گرفتن دست هام اضافی در میان !!
شکلک ها میتونه یه جورایی هدف اصلی و پنهان گوینده رو اعم از جدی یا طنز بودن و ... لو بده ! پس خیلی هم بد نیست !
البته من از بعضی شکلک ها عمرا استفاده بکنم !!
مثلا یادم نمیاد از همچین شکلکی (
اگه تو پستی سراغ داری بهم بگو که ببینم ! چون یه بار رفتم و پست اخیرم نگاه کردم و حدسم مبدل به یقین شد که اینجور شکلکی نمیذارم!
به جون خودم در عالم واقع هم نمی تونم بدون دست سوت بکشم !
حد اقل بایستی چهار انگشتم و - دو انگشت دست چپ و دو انگشت دست راست ( وسطی و اشاره ) - تا آخر در دهانم فرو ببرم تا یه سوت ناقابل بکشم و یه وانت بار و در حین عبور گیر بدم !!
یادم میاد وقتی این سوت زدن رو یادگرفتم فقط همین 4 انگشتم تمیز و پوستشون روشن بود و بقیه ....
شکلک ماچ کردن هم تهمته قربان !!!
حالا بی ادبی ام تا حد زبون در آوردنه ولی ...
نه به حضرت عباس !
از این به بعد هم شکلکی درج نخواهم کرد
اما بذار این آخرین شکلکم و تقدیم به تو کنم که همواره ناطر منصف اعمال و نقاد و منتقد کارها و شعرهایم بوده ای :
سلام بر تو و دلبستگیهای شیرینت
بابت همه لطفی که به من داشتی ممنون
شاعر باشی و مهربان
سلام رئوفی جان خوبی
نوه تم نچو وه هن ! هنگه هن کید !! ( در حد قهقهه )
سلام جناب مهندس محمدی
سپاس از آمدنتان . خرسند شدم . این دفعه هم زیبا و ساده و شیوا . دست مریزاد قربان .خوشحالتر شدم از اینکه سعید عبادتیان مهمان شما بود .انسان بزرگی است و خوشحالم با انسانهای شریف وبزرگواری در ایوان هم مراوداتش بیشتر شد .ا ن شالله از وجود مهربانانی چون شما در گیلانغرب هم فیض ببریم . ایام به کام
سلام دکتر جان
جاتون خالی بود شاعر نازنین
اگه میدونستم میتونین بیاین حتما دعوت رسمی ازتون می کردم
سلام نرفتی ارشاد؟؟؟؟؟
چرا !
درود خدا بر علی و خاندان پاکش

آقا ما بدون آبجوش و... معترفیم
اصلآ "منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن"
عصر شعر باصفایی بود و با اجرای شما باحالتر شده بود، فقط لطف کنید واسه موارد مشابه اینچنینی فکری به حال اطلاع رسانی گسترده بنمایید. مثلآ یه بنر جمع و جور دور "میدان چه فته"
درضمن خالو خوارزا صلواتی بن
هردو نظراتتون از جهاتی مورد قبوله
سلام مهندس ریوار
اونروز که از روی سن چهر ی نازنینت و دیدم و تا آخرین آیتم مراسم تکون نخورده بودی به عشق و ارادتت به شعر و ادب دیارمون غبطه خوردم !
استاد بابت میدان چفتگه یه دنیا ممنون!!دانلودش کردم و کلی گوشش.
سلام شاعر نازنین
ناقابل بود و نه یک شعر که یک شکواییه از نامسئولانمون
سلام
را شما استفاده نکرده اید.گویی ترشی زیاد دیشب مرا گمراه کرده بود که شکلک مخاطب را به جای شما فرض کردم)
باور کنید هیچ قصدی از بابت پرسشم نداشتم و فقط میخواستم بدانم و بس
باز هم باور کنید هدف من نقد و یا تمسخر اینونه شکلک گذاری نبوده ،نیست و نخواهد بود و حال که دلایل منتطقی خود را گفتید(در حالی که میتوانستید نگویید) دیگر لزومی ندارد تغییر عادتی که شاید مخاطبین شما(از لفظ هوادار استفاده نمیکنم چون اعتقاد دارم جایگاه مخاطب از هوادار بالاتر است)با آن انس گرفته اند. گواه این انس گرفتن هم همان استفاده مخاطبان از شکلک ها ست که بیشتر از سایر وبلاگ هاست.
یک معذرت خواهی هم بابت به قول شما تهمتی که زدم!(درست میگویید این شکلک
در آخر هم ممنون بابت آگاهی دادن به مایی که به قول شاعر کز همه عالم به دریم!!
در آخر هم میخواستم شکلک گل را تقدیم شما کنم که متاسفانه بلاگ اسکای فاقد چنین شکلکیست ولی با حرف مینویسم:
گل
سپاس بابت گل تون و و دوصد سپاس بابت نظارت دوستانه و نقدهای منصفانه تون
گل گل گل
استاد نه به اون روزا که لینکمون نمیکردی...نه به حالا که دوتا دوتا....خخخخخخ...



....

..

استاد یه لطیفه بگم یکم بخندیم:
البته از اون جایی که شما خیلی اهل سیاست هستید یه سیاسیشو میگم:
آیا میدانید کوتاهترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان که ۳۸ دقیقه طول کشید؟؟؟!!!
فک کنم رفتن لب مرز به هم فحش دادن برگشتن...
حالا یه معنویشو بشنو:
پیرزن دید عزراییل داره میادازترس رفت تومهدکودک نشست پیش بچه ها
و شروع کرد به پفک خوردن!
عزراییل نشست پیشش گفت چکارمیکنی؟
پیرزن با صدای بچگانه گفت:قاقامیخورم!
عزراییل گفت پس بخورکه میخوایم بریم ددر!!؟...ههههه
و علمی _ تحصیلی:
دختره فرم دانشگاه پر کرده:
نام:پریسا ….
نام خانوادگی:جلالی ….
فرزند: سوم!!
این چطوری کنکور قبول شده واسم سواله؟؟..
اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندن کتابای علمی
چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده
هر شب جمعه واسش فاتحه میخونید!!...
سبک درام:
به یارو میگن برو خبر مرگ پدر همسایه رو بده
طرف میره در خونه همسایه رو میزنه, میگه بابات هست ؟
پسره میگه نه, شب میاد
یارو میگه بشین تا بیاد..
خانوادگیش:
زوج خوشبخت : زن لال ـ مرد کر
زوج غریبه : زن کارمند ـ مرد کارمند
زوج مبارز : زن با سواد ـ مرد بیسواد
زوج با تفاهم : زن زشت ـ مرد زشت
زوج شکاک : زن خوشگل ـ مرد خوشتیپ
... زوج بدبخت : زن پولدار ـ مرد بی پول
زوج عاقل : زن مجرد ـ مرد مجرد
زوج ایده آل :یافت نمی شود ...
خب استاد..من برم دیگه مامانم صدام میکنه!
سلام
یکی اینکه جوک هات قشنگ بودن البته علمی تحصیلیه قشنگتر بود
دوم اینکه نخیر ته وه کارکر ارا ماماند نیودو چگ !
بله !!!
سلام استاد خوبین؟ شنیدم انجمن شعرتون فوق العاده بوده آره؟ البتهُ شنیدن کی بود مانند دیدن؟ بخدا خیلی دوس داشتم بیام و شما را از نزدیک ببینم اما متأسفانه نشد... ایشالا دفه دیگه حتماً میام که از نزدیک ببینمتون و شعرای قشنگتون رو با گوش دل نوش کنیم


راستی گفتن که انجمن کشته مرده زیادی هم داده
خدا از سر تقصیر باعث و بانیش بگذره!!!!!!!
سرزنده باشید
چهارشنبه صبح ساعت 9 ونیم ما مراسم تجلیل از هنرمندان برتر رو داریم اگه اومدین بجای اون مراسم می تونیم ازتون قبول کنیم
سلام بر دوست شاعر گرانقدر من
با یه مصاحبه با رییس اداره راه اپم
ومنتظر
اومدم و خوندم قشنگ بود
آقای محمدی فردا نمیایم کلاس به بزرگی خودتون ببخشید
مشاعره شاکه وخان منصور کی شروع میشه
سلام
... ونیومدی !
البته خودمونیم من از خدام بود
سلام دوست عزیز.اسمی ازمادرپیوندهات نیست.
سلام شاعر نازنین در غربت
لینک شدی و به دلمون سنجاق
سلام ... وبلاگ انجمن شعر ایوان به روز شد...
مرسی محمد جان
دست گلت درد نکنه
سلام
وبتون خیلی توپه ولی ی چیز کم داره اونم آهنگه!!!!
دوزله به شعرهای من میخوره که قبل از تولد mp3 نسلش منقرض شد
سلام استاد...انشالله فردا انجمن شعر ساعت چند برگزار میشه
بله آقا جعفر عزیز و فرهیخته
سه شنبه ساعت 3 تا 5
سلام استاد فیلم مراسم پیشواز بهار رو بهمون میدی ببینیم یه نکات جالبی داشت که نمیشه از دست داد البته اگه کامل باشه.
امیررضا جان سلام
روز چهارشنبه صبح بیا ارشاد تا یه cd ازش برات رایت کنن
باتشکرازوبلاگ خوبتون اگه مایل به تبادل لینگ باشیدومنو باعنوان بزرگترین سایت سرگرمی ودانلودی لینگ کنیدممنون میشم
دستون درد نکنه !!! یعنی شما تو لینکهای ما لینک خودتون و ندیدین !!؟
اطرافم ...
پر از رویاهای سقط شده ای ست
که بر گیسوی تنهایی ام چنگ انداخته ،
و از هر سو
اعصابِ دقایقم را می کشند
جیغ بلندی شده
روزهایم
در سمفونیِ ناکوکِ زمانه
و من
بغضی بی ترانه
زیرِ خاکستر رویا!
جوابش کیسل است !؟
هایده کو ؟؟
کپو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر کپوویگ لی فصله دید خو منیش پیا بوم !!
مامانم ولم نکه خو...هه ایشی تو کار نکی!!...بیش پس کی بی تماااااام شیشه له تمیز کرد؟!...کی بی تمام باغچه له آبپاشی کرد...نه کی بی؟...همیشه من مظلوم واقع دوم
......
...این بار متفاوت بیا خب؟
...
عمو آپم بیا وم سر به...ولی انصافا هم زانم وبلاگ پر از شو شعر و شر هم مانا هسم..
واقعا وبلاگ پر شر و شور و شعر جالبی دارین
مانا باشی عزیز
عمو تو روخدا بگو قضیه این که من نباید به اسم مستعارم به وبت بیام چیه؟؟.آخه کی دوس نداره من بیام؟...چرا جوابمو نمیدین؟...اگه دوس ندارین بخدا میرم دیگه پشت سرمم نگاه نمیکنم...عمو موردم از تشویش...خب بگو تو رو قرآن...عمویی خواهششششش
سلام بر استاد عزیزم لینک شدی
مرسی عزیز خوش اومدین
شما هم لینک شدین عزیز
سلام آقای محمدی.به منم ازاون cdیامیدین
یه ساراهست نظرمیده خواهشاکناراسمت یه علامتی بذارمن خیلی بااسم خودم میقاطم.نگوتوعلامت بذارچون من اولش بااین اسم کامنت گذاشتم.
آره حق با شماست یه سارای دیگه هم تشریف میارن اینجا
چشم اگه اومدن بهشون میگم
باشه cd رو فردا
میازار مورى که دانه کش است

بترس از عمویش که چاقو کش است
دى چو؟؟؟؟
سلام. شاد زى...