..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

..... هذیان .....


به غزلریزیِ چشمان قشنگت سوگند


نیستم جُز به سرِ زلف پریشان تو، بند





زندگی زهرِ هٓلاهِل شده در من، اما

به پذیراییِ لب های تو هستم خرسند



خوب دانست که پلکی بزنی ، میمیرم

آنکه زد جان و دلم را به نگاهت پیوند



تلخیِ قهوه ی بی عشقی خود را خوردم

تارسیدم به فریمانِ تو ، ای معدنِ قند



اصفهان ، از دهنت گز به جهان صادر کرد

یزد، قُطاب خودش بار زد از آن لبخند



فتح شیراز دلم کرده ای و چشمم کور

گرچه نگشوده به میلِ خودم این قلعه ی زند !



این خروشانیِ من دوریِ از دریاش است

راه دِه تا که به پای تو بمیرد اروند



گرچه پاخورده دل اما، همه جا وصف من است

نخ گیسوی تو در رج رج این فرش مرَند



وطنش گرمی آغوشِ تو بود این سرباز

مُرده و زنده شده تا که نبینی تو گزند



تپه ای بودم و میلاد من از عشق تو بود

اگر اینگونه جهانی شده این برج بلند



شعرهایم همه هذیان تب آلودی ام است

طبع بی خواب من از آتش دردت، گِله مند



حالِ من دستخوش آمدن و رفتن توست

رفتنت باز به احوال خرابم زده گند



چشم من خشک، چو دریای ارومیه شده ست

اشک من ابر شد و رفت ببارد به سهند


[]


" خانه ای ساخته ام بی در و بی پنجره و

بی تراس و کف و بی پرده و بی بام !! بخند " *





#علی_محمد_محمدی


...............................................
*وامی از سیدعلی صالحی



کانال شعرهای علی محمد محمدی
https://telegram.me/alimohammadghazaleshghast

قهوه ی تُرک




از قهوه ی تُرکِ خویش ، پُر کن جامم


خود ، تلخ ترین حکومتِ ناکامم




چشمانِ تو ارثِ طَیب اردوغان و


من رهبرِ کودتای نافرجامم !




اینم آدرس کانال شعرهایم در تلگرام 


#علی_محمد_محمدی

@alimohammadghazaleshghast