..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

۱) خداحافظ ۲) غزل کردی « نچیدو »

هفتم خرداد۷۴ برایم روزی خاطره انگیز بود دو روز بعد امتحان میان ترم شیمی ۳ که یک کتاب قطور و سنگین بود ودر عصر همان روز نیز جشن فارغ التحصیلی را پیش از موعد داشتیم غزلی در من شکل می گرفت که تمرکزم را برای خواندن درس مخدوش می کرد طوریکه تا تمام ابیاتش به روی کاغذ نقش بست رهایم نکرد ! تا با دست پر راهی آن مراسم شوم! 

 روز بعد از جشن فارغ التحصیلی در کلاس معادلات و دیفرانسیل که همه ی شیمی محض ها و شیمی دبیری ها کلاسی بانفرات زیاد را تشکیل داده بودن مثل همیشه دیر به کلاس رسیدم دیدم همه ی دانشجویان از جمله استاد دارند مطلب پای وایت بورد را می نویسند من هم بلافاصله کاغذ و قلم در آوردم و آماده ی نوشتن شدم اما دیدم که همه دارند این غزل که با خط قشنگی نگاشته شده بود را می نویسند خجالت زده از کلاس زدم بیرون و آن روز دیگر به آن کلاس بر نگشتم !   

یک چیز جالب دیگر این بود که وقتی یک بیت این غزل رو در گوگل سرچ کردم متوجه بیشمار دختران و پسرانی شدم که این غزل را به اسم خود در وبلاگ هایشان نوشته بودند و حتی بعضی از آنها از آن به عنوان سروده ی جدیدشان نام برده بودن !! نوش جانشان !  

از شاعر و همکلاسی نازنینم - عباس کرخی عزیز از نیشابور - که زحمت تبدیل ویدئو  و ارسال آن را کشیده بودند و اتفاقا مجری خوب آن مراسم جشن فارغ التحصیلی نیز بودند نهایت سپاسگزاری رو دارم !  

 

خداحافظ گلِ همواره در یادم ! خداحافظ 

 نگار خوش خط و خالم - پریزادم- خداحافظ 

 

من و تو راهِمان  از هم جدا - تقدیرمان اینست

تو چون شیرین و من از نسل فرهادم! خداحافظ 

  

اگر چه حتم دارم که مرا از یاد خواهی برد 

 ولی هرگز نخواهی رفت از یادم ٬خداحافظ  

 

دگر بعد از تو ای خورشید تابستانیِ عمرم !

ببارد برف دَی در تیر و مردادم ٬ خداحافظ 

 

«تو را با لحظه های سبز و شیرینت رها کردم»

و خود چون برگ پاییزی که افتادم خداحافظ 

 

و کاش آن لحظه را هرگز به چشمانم نمی دیدم:

نگاهت را - پس از آنکه ندا دادم : خداحافظ !

  

دانلودفایل تصویری غزل خداحافظ درجشن فارغ التحصیلی ۷۴  

 

غزل کردی « نچیدو » رو بخاطر تلفظ ناصحیح یه واژه مجبور شدم بازخوانی کنم که اینجا لینک دانلودش و میذارم ! بازهم بخاطر عدم تسلط به رسم الخط کردی از ننگاشتن آن عذر میخوام ! 

 

دانلود غزل کردی ( نچیدو )

نظرات 231 + ارسال نظر
ایمان یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:40 http://farzegah.vcp.ir

سلام بر استاد خدایی اینهمه نظری که دادم راستشو بگم بیکتر بودم
و این شعر ها مال دکتر محمود انوشه هستش همون(روانشناسه )که یک چهارمشو براتون نوشتم برگرفته از کتاب بهشت با سند منگوله دار هست ولی اگه خستتون کردم به بزرگی خودتون ببخشید
تا دروودی دیگ بدروود

سلام ایمان جان !

یه چه بمبارانیگه لیم کردیه !

ایمان یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:47 http://farzegah.vcp.ir

سلام ببخشید یادم رفت بنویسمش
چرا شعرهاتون بیت تخلص ندارند هر شاعری در پایا نشعرش بیتی ه اسم مستعارش هست رو در آن میاره
بای
فک کنم اگه یه ذره دیگه حرف بزنم
تافیشو سرم در میاری پس هر چه زودتر باااااااای

اولندش که ما شاعر نیستیم تخلص داشته باشیم !
دیگر اینکه امروزه کمتر شاعری تخلص داره
سومیشم حتما تلافی ش و سرت در میارم !

ماندانا ملکی یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:09 http://mandanamaleki.blogfa.com

سلام و درود!

اشعار زیبایتان چون همیشه خستگی و سرما را به آسودگی و گرما مبدل کرد زنده و پیروز باشید شاعر عزیز !
این هم یک بیت از من که هیچ وقت غزل نشد

اگرچه تلخ ، خداحافظ ای بهانه ی من !
ای ابتدای غزل های عاشقانه ی من !

سلام
دوصد سپاس از لطف بی شائبه تون !
۱۰ غزل دیگه هم میذارم روش با اون غزل : « شیفته ی در زدن دوستم»
برام عوضش کن !

این بیت هم اگه غزلش نمیکنی بفروشی ما خریداریم :
اما نه ! یه پیشنهاد :
این مصرع رو بکن مطلع شعر :
ای ابتدای غزل های عاشقانه ی من !
چون ابتدا داره و برای آغاز خوبه
و مصرعی برا تکمیلش بذار

و این مصرع رو بذار برا حسن ختام غزل :
اگرچه تلخ ، خداحافظ ای بهانه ی من !
که خداحافظ داره و با آخر غزل همخوانی داره

سنا 15 ساله یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:45

سلام عمو امروزبعدظهر ازکلاس برگشتم شما با آقای نادری بودید سلامتون کردم ولی جوابمو ندادید .....

ببخشید عزیز
متوجه نشدم
میتونستی بیای جلو بعد سلام و احوال پرسی میگفتی :
من سنا ۱۵ سال دارم !!

یه نفر یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 22:41

سلام. له بمبارانه ایمان ترکش نخواردیده؟؟؟

زنگ اول (خورشیدی) یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 22:53

سلام استاد عالی بود
والبته نو این خرابه آباد دزدی مرسومه .کاریش نمیشه کرد

سلام به استاد نازنین شیمی - مهندس امیر خورشیدی عزیز -
خوبی قربان ؟
آقا ارادت داریم !
یه ضرب المثل میگه : دزی بکمو و نوکت بیزم !!!
لابد یه شعر خوب از یه شاعر خوب و سرقت میکردن !

یه نفر یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 22:58

سلام آقاى محمدى یه شعر درباره ریاضى میگى؟ من عاشق ریاضیم. شیمى هم دوس دارم!!!!!!!!!!!!!

آره خوشحال میشم
راستی اون شعرو برات ایمیل کردم

برادرمهران غفوریان دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:56

امروزیه شعری تو ختم مراسم مادردامادتون گفتین میشه بزارینش

به داداش جونتون که شعرو خواسته بود همین و گفتم که :
اون یه مثنوی بلنده !
تیکه هایی از اونو خوندم
لینک دانلودش و همینجا براتون میذارم
بشرطی که خودتون و بشناسونین بهم !!

دردانه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 http://kordsat.persianblog.ir

سلام عموعلی خوبی؟
بله دیگه این شعر وصف حال دختر و پسرای عاشق و شکست خوردس البته فرقش در اینه که شما با یه احساس پاک و متفاوت اینو گفتی و بقیه واسه یه حس زودگذر از این شعر استفاده می کنن .
امیدوارم همیشه شاد و شاعر بمانی .

سلام مریم جان خوبی خانمی ؟
خداحافظ همیشه سرشار از اندوه است فرقی هم نمیکنه که زودگذر باشه یا دیرگذر ٬ روگذر باشه یا زیرگذر ! چی گفتم ؟

نوشین دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 http://7asheaneh.mihanblog.com

سلام استاد کم پیدا شدین نمی دونم چون من چند جلسست نمیام انجمن حس می کنم شمام نیستین

سلام شاعر
چرا من مرتب میرم فردا هم که۳ تا ۵ داریم
میام به وبلاگتون سر می زنم

قرقنگ دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:13



استادنظرتو درباره این شعربگو

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد
بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکید،البرز لب فرو بست
حتی دل دماوند،آتش فشان ندارد
دیو سیاه دربند، آسان رهید و بگریخت

رستم در این هیاهو،گرز گران ندارد
روز وداع خورشید، زاینده رود خشکید
زیرا دل سپاهان،نقش جهان ندارد
بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما،تیر و کمان ندارد
دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد
نادر! ز خاک برخیز، میهن جوان ندارد
دارا ! کجای کاری، دزدان سر زمینت
بر بیستون نویسند، دارا جهان ندارد
آییم به دادخواهی، فریادمان بلند است
اما چه سود، اینجا نوشیروان ندارد
سرخ و سپید و سبز است این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس، شیر ژیان ندارد
کوآن حکیم توس ، شهنامه ای سراید
شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش، ای مهرآریایی
بی نام تو، وطن نیز نام و نشان ندارد

شعر قشنگ و در عین حال دردناکی بود !
حالا چرا به اسم قرقنگ !؟ نجف ازت نشنوه !

ریوار دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 15:52

سلام آقا علی
احتمالآ فیلتر شده و به واسطه ارشدش یه نمه هم باکلاس تر و خیلی اتفاقات دیگه که من و شما ازش بیخبریم
100%منو با یه ریوار دیگه اشتباه گرفتی
البته انتهای کامنت قبلی فامیلمم نوشتم که احتمالآ مورد توجه قرار نگرفته

" نه چیدو " تازه گوش کردم, من که خیلی خوشم اومد
البته اینو بگم که شعرایه کردیت یه حال و هوایه دیگه ای به آدم میده, مخصوصآ وقتی یه جای غریب باشی و بیای ببینی شاهکار جدید علی محمدی رو وبلاگ شه

نمیدونم ! شاید حق با شماست!
قبلا و در وبلاگ پیشینم عزیزی همیشه یک پای ثابت مخاطبای وبلاگم بود
و حتی بعضی مواقع پست بعدی وبلاگ رو پیشنهاد میداد
در این وبلاگ کمتر آفتابی شده فکر می کردم که ریوار ایشون باشن !
آخه شمام نه آدرس وبلاگ یا یاهو رو دقیقا مث ایشون جا نذاشته بودین
بهر حال همه تون برام عزیزین و صاحب اصلی این تارنما شمایین !
من سرایدار اینجام

آره یه جورایی متوج شهرتتون شدم
د....

ری را دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 17:02

سلام استاد
واقعا عالی....دست مریزاد
یه خواهش: اگه ممکنه لطف کنید ترجمه فارسی غزل زیبای (نچیدو) رو اینجا بنویسید اخه کامل معنیشو متوجه نشدم..ممنون

شاعر بمانید و سربلند

سلام ری را جان
هر چند کردی سورانی و کلهری خیلی فرق ندارن تازه برا ما بایست سخت تر باشه و برا شما آسون تر ! ولی چشم ! به ترتیب ابیات:

دلم با تو انس گرفته است
جان من دیگه بر نگرد (من بمیرم اگه برگردی)

نه مث پارسال که من و دیدی
و خودت و قایم کردی

خودت قضاوت کن رواست اینکه
یه لحظه نشینی و برگردی !؟

اولین باری که تو را دیدم
چشمهایم را قٌرق خود کردی

عیناً شبیه خوابی می ماند
نمی دونم خواستی خم شی چی رو از زمین برداری!

من برداشتمش و دادمش دستت
تو با دستت تکوندی و گردش و پاک کردی

من لکنت گرفته بودم
تو نموندی و سریع برگشتی

هیچی بهم نگفتی
ولی انگار با نگاهت به من چیزی گفتی :

انگار گفتی تو دیگه کدوم شاعری
که بلد نیستی یه کلوم حرف بزنی !

خواستم بجنبم
انگار پاهام و بسته باشند (زنجیر کرده باشند)

ابهت تو مرا گرفته بود
نمیدونم خودت خوب متوجه شدی !؟

دیگه برنگشتی و رفتی( پشت سرت ونگاه نکردی )
انگار نای راه رفتن و ازم گرفتی ( توانم و بریدی )

تو که من و جا گذاشتی
تو که دورم و گرفتی ( کٌندم کردی)

چرا مث خورشید دوباره تابیدن گرفتی
و از دیوارم پریدی و به خانه ی دلم راه یافتی

از یاد رفته بودم و گم شده بودم
تو اومدی و [ دوباره ] پیدام کردی

داشتم از دست خودم خلاص می شدم و ...
تو چرا بر گشتی و جون مرا نجات دادی !؟

وگرنه گرگ مرا خورده بود
اما تو از چنگ گرگ رهانیدی ام !

مث سری قبل نکن
که پوست مرا کندی و ضایعم کردی

گفتم : دوستت دارم
پیش همه گفتی و رسوام کردی !

مرا به هیچ دادی و ... ( به هیچم فروختی ! )
تو بد نرخ تعیین می کنی !

دلت نمی خواست که از من جدا شی
نمیدونم کی تو رو تحریکت کرد

خدا بگم چکارش .... نه ! نکنه !!
تو هم اسمش و نیار

من خودم بد اقبالم(بخت و اقبالم کلاف در هم تنیده و سر درگمی ست!)
اینکه فریده بوده یا ... اینا همه بهانه هستند

حالا ول کن ! بگو ببینم می مانی !؟
فقط تو برای من مانده ای و دیگر هیچ

خدای بالاسرمون آگاهه
میمیرم اگه یک بار دیگه برگردی و [بری از پیشم]!

آخه دل من با تو انس گرفته است
من بمیرم اگه بر گردی !

ماندانا ملکی دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:09 http://mandanamaleki.blogfa.com

سلام آقای محمدی !
از لطف شما سپاسگزارم . شعر که ندارم ولی دلنوشته هایم با افتخار تقدیم شما ناقابلن . پیشنهادتون رو هم به دیده ی منت پذیرفتم ان شاالله بعد از امتحاناتم ادامه ش می دم . بازم ممنون

مرسی
شاعربمانی شاعر

bita دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:21 http://www.sagiiran.blogsky.com

dorood
ye shabahathaei beyne zabane ma va shoma hast albate
zabane ma khoshbakhtane hanooz esalate khodesho hefz karde va shoma ham darin say mikonin in esalat ro hefz konin chon sherhaye kordi shoma darkesh shakht tare ta lahjatoon va man az shoma bara zende negah dashtane zabane shirinetoon tashakor mikonam
ama:nachidoo yani nari be zabane achomi mishe:nechesh ke az hamoon fele achem miad
shoma be miram migin cham ma migim acham
kalamate moshtarake zeyadi darim vali

ولی رسم الخط و نوشتارتون خیلی شبیه انگلیسیه !!!

سلام بیتا خانم
چندین ساله شعر میگم ولی نتونستم دین خودم به زبان کردی جنوبی ( گویش کلهری ) ادا کنم تازه سه چهار کردی رو ارائه کردم ولی اینقدر این زبان ظرفیت داره و سرشار از عاطفه ست که درش غرق شدم و نمیتونم ازش در بیام !

به هرحال خوشحالم از اینکه زبان ما و زبان « اچمی » مشترکات زیادی داره تا هرجا کم آوردم از بیتا که معدن اندیشه های زلال است کمک بگیرم!
واما
ما به میرم میگیم chem !
به نری میگیم : نچید
به نری پس ( بر نگردی ) میگیم : نچیدو

و ...

فائزه دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1391 ساعت 23:28

این همه که طرفدار داری حتما ترسناک نیستی !

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم
حتی اگر به دیده رویا ببینیم

من صورتم به صورت شعرم شبیه نیست
بر این گمان مباش که زیبا ببینم

شاعر شنیدنی ست ولی میل توست
آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم !؟

سارا http://zibaiyha.loxblog.com سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:16

سلام آقای محمدی..چندین نظر گذاشتم براتون ولی انگار ثبت نشده..
به هرحال باحضورتون در وبم ماروخوشحال میکنید..منتظرم..

سلام سارا خانم
نظر برا هر پستی که میذارین میره همونجا ثبت میشه
چون نظرات در چند صفحه هستند باید همه ی صفحات و خصوصا صفحات آخرو بگردی ! حتما هست و پاسخ هم دادم
چشم حتما میام

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 00:36

غزل خیلی قشنگی بود ولی چرا نوش جونشون باید حالشونو میگرفتین

اینجا که اسمتون و ننوشتین سارا خانم
از ip کامنتت فهمیدم شمایین
اونا که دیگه بردنش !

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:19

راستی اقای محمدی اگه طرفدار فوتبال هستین بعدشم طرفدار بارسلونا بعد بعدشم طرفدار مسی باید بگم که امشب مسی توپ طلا رو برد و رکورد دارم شد

آره من مسی رو خیلی دوس دارم بشدت هم بارسایی هستم طوریکه اسم بلوتوثم بارسا هستش
ولی مسی و در بارسا دوس دارم نه در آرژانتین !
چون من یک برزیلی دو آتیشه م !
حتی از پرسپولیس هم بیشتر دوسش دارم !

عباس کرخی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 http://a-karkhi.blogfa.com

سلام داداش
تازه شدم .شادان باشی وبرقرار

سلام شاعر نازنین - عباس کرخی عزیز -
چیکار می کنی با زحمت های ما !؟
چشم ! با سر میام اونجا و از غزلهای نازنینت بهره می برم

ف.صادقی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:14

سلام.وقت بخیر.شعر های قبلی تون رو خوندم عالی بودن کاش میشد بصورت یه کتاب درشون بیارین....اولین کسی هم که میخره خودمم...

مرسی از لطفت
بجز کارهای جدید بقیه شون تو کتابی یه اسم « دری به باغ پریشانی »
منتشر شد
ازشون ندارم وگرنه با احترام تقدیم می کردم !

ف.صادقی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:09

مرسی.میشه بگید کجا میتونم یکیشونو گیر بیارم؟؟؟

انتشارات دارینوش تهران چاپش کرد
فکر کنم بشه از طریق گوگل سرچ کرد آدرس یا شماره ای ازشون و پیدا کرد بعد ازشون خواست که از طریق پست برات بفرستند !

فائزه سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:13

معنی شعرتو خوب نفهمیدم!
ولی معلومه که خیلی طرفدار داری ولی بدون اغراق میگم که شعراتون واقعا عالیه.
میل خودته

چشم
به آدرستن ایمیل می کنم

ف.صادقی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:56

آقای محمدی کجایی پس؟؟؟؟چرا هر وقت میام نیستی؟؟؟

همین نزدیکی ها !

پژمان سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 17:22 http://pejman132.blogsky.com

تو را به یاد سپرده ام مثل کودکی که درسی سخت را از بر می کند..
واما تو...
مرا به باد می سپاری همچون برگهای کتابی که از امتحانات خرداد بر نمی گردد..

در ساحل یاد من این جای پای دوست است که می ماند ٬
وگرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند . .

یه نفر سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:05

از دلگرمى هاو حمایت هایتان،نهایت تشکروقدردانى را دارم. یونس!!!!!!!!!!!!!

یونس که عمو دوستته !

یه نفر سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:14

آدرس وبلاگ آقاى منصورى؟؟؟؟؟؟؟؟

http://mathforu.mihanblog.com
مت فور یو

ف.صادقی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 19:48

سلام شب بخیر.میشه بگید چه ساعتی میاین همین نزدیکی ها؟؟؟

یعنی من بیام تو وبلاگ تو متوجه میشی !؟
مثلا من الان هستم !

نوشین حاتمی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 21:47 http://7asheaneh.mihanblog.com

استاد امجا به من میگن نمیای انجمن من از گل سو اونجا بودم اما شما دیر اومدین

سلام خانم حاتمی
خوبی شاعر زیباترین شعر های کردی !
حق با توئه ! من امروز دیر اومدم انجمن ولی فقط امروز !
نه مث شما یه جلسه در میون

فرید چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:59 http://faridshaabani.blogfa.com

سلام و درود بر استاد محمدی عزیز هر کاری کردم شعرتون نتونستم دانلود کنم تا امروز خوشبختانه شانس بامن یاربود وسعادت نصیبم شد که شعر زیباتونو بشنوم
عالی بود

اولش :
دل ما کم سعادت بود اما !

بعدش :
سعادت با دل ما یار گردید !

نوشین چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:52 http://7asheaneh.mihanblog.com

استاد گله نکنین که من یه جلسه درمیون میام خوب من مربی ادبی کانون پرورش فکری ارشادم یه هفته ظهر یه هفته صبح دیگه تقسیم بندیش کردم

بابا مربی !
لیاقتش و دارین انشاالله که به همه مدارج و مناصب عالی برسین

bita چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:25 http://www.sagiiran.blogsky.com

dorood bar ostade aziz
agha in shere kordi yade il ro shenidam tanha jaeish ke motavaje shodam hamoon paregie joorab bood zadam zire khande
hala hamsayemoon mige hatman vase aghaye mohamadi cament bezar o begoo ostaaaad eyvaniha key joorabe pare pooshidan?eyvaniha az azal dara boodan hichvaght nadar naboodan:D
vali akhare sher ba oon soozi ke shoma khoondin ashke khanome darvishi ro dar avordin

راس میگن خانم درویشی
بقیه مردم استان به ایوانی ها میگن « جل قوز » !
یعنی خوش پوش !
در ضمن به خودت بخند نه به گذشته ی ما !
ولی در کل قبلنا بخاطر راه رفتن زیاد و ییلاق و قشلاق کرده اگه جورابی هم پا میموند همون جوراوبهای « کنا بیو » و « کلگ له ته دراتیو » بود !

ما نه نفر+۱ چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:18 http://manohnafar.blogfa.com

درود
...عاااالی بود!!جای جای شعر زیبا و تامل برانگیزه...میشه اون حس رو درک کرد...
ولی جای شما از هر کی دیگه اینجوری سرقت میشد تا کلمه آخرو از حلقومشون میکشید بیرون

سلام بچه ها خوبین ؟
شما تو امتحانات ترم هم اومدین !!!؟
یاالله زود آف شین برین درس ها و امتحانای ندادتونو ...

امیر رضا پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:05

ُسلام,آپم

خواهم آمد به در خانه ی زیبایی !

؟ پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:46


.
.
.
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم

با خیال او ولی تنهای تنها میروم
.
.
.

ای نامه که می روی بسویش
از جانب من ببوس رویش

نامه نوشتم به یادگاری
ترخینه خواردن پشت بخاری

بر چشم بد لعنت !

محبت که گناه نیست !

چاوه کم یواش !

سلطان قلبم مادر

سرعت که نشد مردی
مرد آن است که برگردی

؟ پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:50

....
خدای بالاسرمون آگاهه
میمیرم اگه یک بار دیگه برگردی و [بری از پیشم]!

آخه دل من با تو انس گرفته است
من بمیرم اگه بر گردی !

اری برا مسخرمان کید !
خو ته ترجمه بکه آ !!

bita پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 13:18 http://www.sagiiran.blogsky.com

ma ke eyvanie khosh tip nadidim
man ghalat bokonam be gozashteye kesi bekhandam
akhe joorabe pare yadavare khatereie too miras farhangi hame jam boodim bad modire yeki az azhansha ham bood bande khoda joorabesh pare bood akhe badbakht fekr mikard faghat angosht bozorgash zade biroon va hey pasho mizasht ro oon yeki pash ta paregi o soorakhie joorabesh maloom nashe ghafel az inke pashneye ashile har 2ta pash pare bood dar hade time meli
har vaght migan joorabe pare yade in bande khoda mioftam o ye dele sir mikhandam

خاطره ی جالبی بود
من نگفتم ایوانی ها خوش تیپند گفتم بهشون میگن جل قوز !
حالا تو کی گفته پات تو کفش ماکنی و بری به شعرهای کردی ماگیر بدی !؟

جلال کوهی پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 14:05 http://VarasO.bLOgFa.COM

سلام استاد ..............با یک شعر گرم زمستانی و یک لبخند سبز بهاری منتظرت هستم آنسوی پنجره ی تنهایی............

اگه نه وه بان سر !!
الان چمه خدمتد !

؟؟؟ پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 15:27

اره مشی علی یه دیده چو سر برنج هاتگه؟ او هنه نیه بسینیمن

ما چهارسال پیش اینو پیش بینی کرده بودیم ولی کو گوش شنوا !!؟
میگین نه !؟
اینم لینکش :

http://morghesaadat.blogsky.com/

مرتضی پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 17:23 http://kooris-6.blogsky.com/

سلام!

من جاتون باشم یک عدد گاو از نوع شامش رو قربانی خواهم کرد و بین مستمندان تقسیم میکنم

خیلی تغیر کردی علی اقا!

حالا نوع تغییر رو نفرمودی پسرعموجان !
از بد به بدتر رسیدیم یا از یدتر به بد !؟
چشم! قربونی میدیم و میارم خدمتتون !

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 17:23

سلام امتحان شیمى عاااااالى بود. از اون بهتراینکه مراقبمون خیییییییی خوب بود. حالا هى بگو تنبلین! درضمن چرا بابچه هاى ریاضى اینطور برخورد میکنى؟؟ جاى خوشامدگوئیته؟؟؟ حالا اگه تجربى بودن یه جور دیگه تحویلشون میگرفتى....

پس معلومه خیلی ساده بوده که شما هم امتحانتون عالی شده !
در ضمن اونم که تعریفش و کردین نامراقب بوده نه مراقب !
آهان ! اون 9 نفر + 1 رو میگی !؟
اونا خیلی قبولشون دارم بچه های درسخونی هستند دوست دارم بشتر به درساشون برسن تا وبشون !

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 18:58

اگه اینجوریه پس ما دیگه تنبلیم که دوس ندارى به درسامون برسیم تا به وب... باشه باشه... انشاءاله به کمک خداوند منان وبا یارى دوستان تلافى خواهیم کرد... درضمن الانم دارم تست کنکور حل میکنم! حالا هى بگو تنبلین. بگو ....

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:06

امتحان بدون تقلب مثل کریسمس بدون درخت است!!!

مراقباتون بی ...

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:26

قانون جدیدى که توسط آقاى محمدى کشف شد: رابطه ى گوسفند با شیمى رابطه اى مستقیم است! الکترونهاى اطراف هسته گوسفند و هسته چوپان است!

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:34

... گفته بودم که تلافى میکنم!!! البته این فقط یه کمشه... بعدا بازم میایم خدمتتون!

اووخت ببخشید چیو تلافی میکنین !؟

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:38

..............................

..............................

یه نفر پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1391 ساعت 20:48

همه کامنتارو جواو بذه. باش؟؟؟

جواو بذه یعنی جواب بده دیگه ! نه !!؟

ف.صادقی جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:59

منظورم این نبود.گفتم بگید به احتمال زیاد چه ساعتی میاین؟

من بیشتر اوقات شب تو نت هستم !

نوشین جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:46 http://7asheaneh.mihanblog.com

روزگــــارا ... کـﮧ چنیـטּ سخـت بـﮧ مـَטּ میگیـرے

بــاخبر بــاش کـﮧ پژمـُـرבטּ مـَـטּ آسـاטּ نیسـت

گــَـرچـﮧ בلگیـرتــَر از בیروزَمـ

گــَـرچـﮧ فرداے غــَـمـ انگیـز مـَرا میخوـانــَـد

لیک بـاور دارمـ

زنـבگـے بــایـَב کــَرב ...!

اذر ولی زاده جمعه 22 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:23 http://ajib-natamam.blogfa.com

سلام جناب محمدی
اقا اشعارتان بسیار فاخر و توانا ... لذت بردیم .

سلام شاعربانوی نازنین ـ سرکار خانم دکتر ولیزاده ـ
لطف دارین و صفا آوردین
راستی یه چیز :
وقتی به کامنت های شب یلدا پاسخ داده بودین و در وبلاگتون گذاشته بودین یه شعر مادر و دیدم که باعث شد چند بیتی کردی در قالب یه غزل برای این چشمه های جاری مهربانی بنویسم که در پست آینده ضمن تقدیر از شما که عاملی برای سرایش این شعر شدین لینک دانلودش و قرار میدم

شاعر بمانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد