..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

بانوی ایل

این ماه که می آید بانوی کدام ایل است؟

این نو رس نا آرام ، آهوی کدام ایل است؟


کِلوانِکش(1) از الماس ، مِلوانِکش(2) از یاقوت

این بیدِ – رها در باد گیسویِ – کدام ایل است


از عطر نفسهایش ، سرمست شده صحرا

این پونه یِ خوش بویِ خود رویِ کدام ایل است


در گُلوَنی(3) اش پیداست ، رخساره ی زیبایش

این نقره ای افشانِ مَه روی کدام ایل است؟


پوشیده به تن سُخمه(4) ، باز آمده از چشمه

این شوخِ – سیه چشم و ابرویِ – کدام ایل است؟


از شوق قدمهایش ، جادٌه به تپش آمد

این کبک خرامان و خوشخوی کدام ایل است؟


از شرم و نجابت ، گُل انداخته گونه هاش

این کولی زیبا و کم روی کدام ایل است؟


او رفته و دل برده ، من مانده و دلمرده

بر روی لبم یخ زد: "آهوی کدام ایل است"


           

 

1) کلوانک kelwanek  بزبان کردی یعنی انگشتر

2) ملوانک melwanek بزبان کردی یعنی گردنبند

3) گلونی golwani   سربند زنان کرد و لُر

4) سخمه sokhme کت، بالاپوش زنان کرد

                                                   

... و امٌا


نامه ای از :

یک دوست اصلاح طلب به من!

( در وبلاگ دیگرم !)

نظرات 175 + ارسال نظر
صادق هلشی دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:18 http://www.s-halashi.blogfa.com

سلام آقای محمدی
وبلاگم رو راه اندازی کردم
با افتخار و احترام لینکت کردم
اگه دوس دارید لینک بفرمایید با همین نام صادق هلشی
مرسی

مبارکه صادق جان
انصافا شعرهایتان قشنگ و موجز و پر محتوان
لینکهای وبلاگمون رو به نام قشنگ خودت و شعرهایت زینت دادیم

یه نفر دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:18

ملشم.......
آقاى محمدى وجدانن بگین کتابتونو از کجا گیر بیارم؟ انتشاراتش چیه؟
بابا 2-3 تا از فامیلامون رو قول من حساب باز کردن!!!

ملشم یانی چوه !؟
انتشارات هن ! کره .... ته بیوش ! کره چشت خاصیگ ناویه ! هن ..
نگران نباش ! کسی رو قول بچه ها حساب وا نمیکنه !

محمد رسول دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:14

سلام بر معلم گرانقدر و لایق ستایش
کسی که در بهترین خاطرات نوجوانیمان حضوری پر رنگ دارد
کسی که اگر ما او را فراموش کردیم او ما را فراموش نکرد
و به راستی حق معلمی را ادا نمود و ما حق شاگردی را ادا نکردیم
واقعا وبلاگتون سر شار از مطالب زیبا و خواندنی است

سلام ممدرسول جان
حلال زاده ای
امروز احوالت و گرفتم! ولی همه روزه یادت و در دل داریم

محمودی دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:59

روزی مجنون از میان سجاده مردی نمازگزار میگذشت
مرد گفت:هی مگر نمیبینی با معشوق خود راز و نیاز میکنم؟
مجنون گفت:من که عاشق لیلی ام تو را ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟
سلام استاد دستتون روان تر از دیروزهایتان
قلم ناتوان است از ستودن اشعار زیبایتان

سلام محمودی جان خوبی نازنین
بازم که مارو مورد لطف هماره ی خودتون قرار دادین !

ف.صادقی سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:16

اخه اون روز دیدمتون نگاه کردین ولی سلام نکردین گفتم شاید از یادتون رفتم البته من سلام کردمااااااااا

آخه می گن از 70 ثواب متعلق به سلام ، سلام کردن 69 ثواب داره جوابش یکی !
خب ما میخواستیم یه جواب بدی 69 رو ببری نه بری 69 تا جواب سلام بدی !
باور کن ندیدمت ! عذر میخواهم خانم صادقی

محمدرسول سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:28

سلام به آقای محمدی عزیز حالتون خوبه قربان؟
خانوادم بهتون سلام میرسونن..خیلی تعریفتونو کردن وهمچنین داییم و دختر داییم که شاگردتونه و از زحمت هایی که واسش تو این مدت می کشید سپاس گذاره..
انشاله موفق و موید باشید...

سلام محمدرسول جان خوبی ؟
سپاس فراوان از شما و خانواده ارجمندتان
همیشه جویای احوالتون هستیم

زارعی سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:58 http://www.patyat.blogfa.com

آنگونه که تاتار به جم ریخته است
آنگونه که آوار به بم ریخته است

آنگونه......

چشم به راهتان هستم[گل]

باافتخار می آیم و میخوانمت شاعر عزیز هم تبار

افسانه سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:29 http://gtale.blogsky.com


گــــاهی فکــــر میــــکنم …
بعضــــی هاااا همان بعضــــی هاااا بمانند بهتــــر است

!!!

کوثر سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:08 http://www.justforagh.blogfa.com

هم داخ میدان چفتگه ایوان
واقعا عالی بود

ناقابل بود و دردی از سر نگفتن !

مریم سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:35

بزن کف قشنگه رو به افتخار استاد شاعر ادیب..
شلههههههه...
استاد من تا الان 2 تا کامنت واستون گذاشتم با این میشه 3. ی موقع منو با حضرت مریم اشتباه نگیرین.
من همونیم که خیلی زحمتتون میدم ..
همونیم که شعرام مثله خودم با قافیس!
میم مثل مریم

یعنی شما حضرت تشریف ندارین !؟
الان که بازار حضرت پر رونقه !

dasht سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:24 http://night-sound.ir

سلام آقای محمدی
حسابی شرمندتون شدم
ایشالله فردا بعد امتحان یک قالب زیبا براتون طراحی می کنم

سلام قربان خوبین ؟
مرسی از لطفتون ! هرچند ما همین قالب هم زیادمونه !
راستی اومدم و دیدم قالبتون خیلی قشنگ طراحی شده

اما اینکه از اسمتون پی به هویتتون نبردم !

dasht سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:21

http://dasht-tm.blogsky.com/
تقریبا اینجوری و بهتر میتونم درست کنم

یعنی این مال منه !
عزیز خیلی ممنون ! زحمت افتادین
حالا من چجور ببرمش !؟

نوشین چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 http://7asheaneh.mihanblog.com/

ایوشم استاد خودتون که میدونین تو انجمن من از همه ساکت ترم دیگه چرا هی میگی حاتمی ساکت

از بس ساکت شدم که نتونستم شعرمم بخونم کافر

تنها راه ارتباط در جلسات شعر و همایش هایی از این دست همون حس شنیداریه ! اگه اونم دچار اختلال بشه اونوق فقط تصویر داریم و برفکی ...
راستی از ایلام باهام تماس گرفتن شعرهای کردی بچه های ایوان رو که برای خلیج فارس سروده شده ازم خواستن فردا داوری میشن
اگه شما و بقیه دوستان شاعر در این مورد شعر دارن بصورت کامنتی برام بذران

احسان چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:00

سلام علی آقا

مثل همیشه با کلام اعجاز گونه ات که ریشه اش در آگاهی و هوشیاری و البته تعهد ناب نسبت به دیارمان میباشد توانستید پیوندی بی بدیل و بی نظیر میان گذشته وحال ایجاد کنید.

سلام احسان جان
لطفتان همیشه شامل حال ماست
راستی :
شایعه س شما رو در اردوگاه اعداء مشاهده کردن !!

حمزه چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:43 http://www.lovekavir.blogfa.com

اگر می خوانم،می جویم،می یابم و می گویم،انگیزه ام دردی است که ریشه در جانم دارد و اگر از اینهمه سر بتابم درد با جان یکی شده ،خواهدم کشت. بیماری مرگ آوری هست که به تاریخ ، فرهنگ ، مذهب و مردممان هجوم آورده است و یک لحظه غفلت همه چیز را نابود خواهد کرد . این است که آرام نمی یابم ، چرا که درد شدیدتر از آن است که فرصت آرامشی دهد و بیماران ، به مرگ نزدیک تر از آن که بتوان به خوشایند و بدآینددیگران اندیشید...

سلام جناب حمزه
آمدم و وبلاگ متفاوتت را دیدم ، دل انگیز بود !

تانیا چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:22 http://www.kimgol.blogfa.com

سلام خوبین اقای محمدی مارو نمی بینی خوش میگذره شعر جدید خوندم البته واسه من تازگی نداشت چون من کتابتون رو دارم قبلا خونده بودمش ولی خوب بود وقت کردی به و بلاگم سری بزن مطالب جدید گذاشتم درضمن کردی سنندجم یاد میگیری

چشم حتما

مریم چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:20

سلام
میشه بگید کمرو رو چرا آوردین؟
صرفاً جهت همخوانی با وزن شعر یا بار محتوایی خاصی داره؟

اگه خوب بیت رو خونده باشین متوجه میشین که همچینم به ضرورت قافیه نیومده : " از شرم و نجابت ، گُل انداخته گونه هاش "
یکی از ویژیگیهای زنان اصیل کرد شرم و نجابتی بوده که در صورتشان هویدا شده که بخاطر آن در مقابل نگاه دیگران ، صورتشان سرخ شده و یه جورایی گل انداخته که در واقع وصف همان شرم و کمرویی ست

یه نفر چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:58

اقاى محمدى چرا اذیت میکنین؟ خب بگین انتشاراتش چى بود...
درضمن من بچه نیستم!!!
اتفاقا اون دى »دتا« فامیلمونم رو قول من حساب خوبى باز کردن.
راستى روزتون مبارک... نه ببخشید شما دبیرین!!!

انتشارات دارینوش تهران

فرید چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:30 http://faridshaabani.blogfa.com/

از میان مردمی که برای دعای باران

به تپه ها می روند تنها کسانی که

با خود چتر می برند به کارشان

ایمان دارند.


سلام آپم

چشم فرید خان

علیzeouse چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:41 http://alimahmoodist.blogfa.com

سلام استاد من آپم و منتظرتون

حتما علی آقا

الهه پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:15 http://elahe196.mihanblog.com/

شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم ...

... و به همین خاطر من نام کاربری خود را ئرمس (ارمس) گذاشته ام کلمه ای کردب به معنای : اشک !

خوش آمدی الهه خانم

ایمان پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:18 http://farzegah.blogfa.com

این ماه که می آید بانوی کدام ایل است؟

این نو رس نا آرام ، آهوی کدام ایل است؟

فکر کنم مال ایل فرزگه هستش
ببخشید یه فره روزی از میادین دور بودم
معذرت

کاولی بوده ایمان جان ! مگه شما هم ...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:25

بریم یه خورده احساسی گریه کنیم سطح منگنز بدنمون بیاد پایین کمی سبک شیم !!این برات آشنا نیس تو یه وبلاگی دیدم

سلام دوست عزیز و اسم نانوشته ام !
نه ! برایم آشنا نبود شاید هم آلزایمر ...
بیشتر توضیح بده لطفاً !

زهرا پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:40 http://kahak1984.blogfa.com

وه که عالی بود مثل همیشه!!!
درود استاد

سلام خانم احمدیان
مرسی
راستی از شعر قشنگی که سه شنبه خواندی خیلی خوشم آمد درود بر تو

م کریمی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:31 http://persiangulfut.blogfa.com/

سلام بر استاد محمدی عزیز
بانوی ایل را بسیار بسیار زیبا سرودین
من که از بیت دوم و چهارم شعر خیلی لذت برم

راستی منتظر شعر خلیج فارستون هستیم
فراخوان کنگره رو هم برامون بفرستین ممنون میشیم
بدرود

سلام به دوست فرهیخته ام - کریمی نازنین -

برایت آن شعر و شعری دیگر را بصورت کامنت قرار دادم

حمزه (کویر) پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:18 http://www.lovekavir.blogfa.com

سلام آقای محمدی واقعا از وبلاگ شما لذت میبرم من افتخار نداشتم که دانش آموز شما باشم واقعا یک ساعت در کلاس شما بودن هم لیاقت میخواد چه برسه به یک سال.
من شما رو با اجازه خودتون لینک کردم شما هم اگر مایل بودید من رو با اسم کشتی شکستگانیم لینک کنید. تا یادم نرفته اینم بگم من ازین به بحد با اسم کویر نظر میذارم.
باتشکر.

حمزه جان
لطف داری مهربان
اگر بجایی رسیده ای قدرش را بدان که از اثرات آن است در کلاس من نبوده ای و از راه بدر نشده ای !
با افتخار لینک شدی و به دلمون سنجاق !
از هر زبان که تورا بخوانیم فرقی نمی کند خوش است و عشق

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:51 http://bighole90.blogfa.com/

یکدیـــ ! ــــگر را گـــــــــم کرده ایم
تا یــــــ ! ــــکی دیگر را پیدا کنیم
به همین سادگی… !
سلام استاد خوبم بسیار زیبا بود

سلام محمد حسن جان
وبلاگت سرشار از عشق است اما در قالبی پر اندوه و صفحه ای سیاه !

آه بمیرم !!

راستی مطلب 5 اردیبهشتت بخش نظراتش فعال نبود !

لطفی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:25

سلام آقای محمدی
اون وسیله ای که سرکلاس بحثش شد فکرکنم سانترفیوژه.

سلام خانم لطفی ! خوش آمدین
بله حق با شماست
حالا من آلزایمرم فعال شده بود شما دیگه چرا اون موقع ....

علی یاسمی جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:13 http://aliyasemi.blogfa.com/

با سلام خدمت آقای محمدی خوبین قربان مثل همیشه عالی !!عنوان و آدرس وبلاگم عوض شده لطفا تصحیح کنید!!

سلام علی جان
آمدم و وبلاگ زیبا و پر محتوایت را دیدم و لذت بردم
لینکتون هم اصلاح شد
قربانت

پریسا سربازوطن جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:58 http://fanoos7.persianblog.ir

بچه که بودیم می گفتند : اگر دو ابر بار دار با هم تماس پیدا کنن
باران می بارد

اما دیروز که دست های باران خورده ام را روی لبانم کشیدم ،

دیدم شور است

آب نیست ، اشک است…

یکی اون بالاها داشت گریه میکرد…

فقط آرزو کردم او “خدا ” نباشد…

…………………………………………………….

دروود شاعر دل
بی نهایت زیبا بود و استادانه….واقعا لذت بردم
بروزم
وچون همیشه منتظر حضور شاعرانه ات در دفتر دل نوشته هایم…[گل]

پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق - ماه بلند من - ورای دست رسیدن بود

سلام !
آمدم و شعرت را خواندم
فضای قشنگ و در عین حال محزونی را به تصویر کشیده ای !
و بازهم این نرسیدن هاست که سایه اش را حتی در شیهای مهتابی تحمیل می کند !

بارش اشک بر لرزش رخ ماه
حسرت دلی بی قرار در آرزوی رسیدنی محال:
آهنگ باد، پیچ وتاب برگ، هم آغوشی ابر ، بوسه ی پلنگ

شاعر بمانی !

رضا جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:24

نمی دانم کدامین جمله را برای توصیف محبت هایتان بنویسم . نمی دانم چگونه شما را توصیف کنم ، معلمی از جنس بلور ، آسمانی و مهربان ، چقدر زیبا واژه ها را آسمانی می کنید .

سلام عزیزم
سلام گلم
سلام مهربانم
سلام ای خلاصه ی هر چه خوبی ، هر چه مهر ، هر چه دوستی

صادق حسینی جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:05 http://www.roham86.blogfa.com

من به آمار معترضم
جمعیت دنیای من
دونفر است

سلام معلم عزیزم

پیشاپیش روزت را تبریک میگویم
و آرزومندم صد سال دیگر باشی و باشیم و روز تو را که در ذهن کوچک من همیشه برجسته ترین معلم بودین بهتون تبریک بگم
اگر دوستی ما صد چندان شود
و صمیمیت ما از این مرز هم گذر کند
مادام که باشم تو را همان معلم دوست داشتنی و مهربانی به خاطر می آورم که گاه خاطره های بزرگسالی مان را می پوشاند
بهروزیت آرزوی من است

راستی کامنتم را که در مورد شعر شیرین تر از شکرتون نوشتم نیست
ایراد نداره فدای سر اینترنت کشور عزیزمون که امانت دار عزیزی است

سلام به شاعر نازنینی که بسیار دوستش دارم همان دانش آموز نصر 4 ی که همچنان مهربان ، قدرشناس و دوست داشتنی ست!
بود ماند و دنیای بد این روزها ذره ای از صفا و صمیمیتش نکاست !

7 - 8 - 10 سال ای کاش این زمان برگردد آنجا
بسازم من بر آن تصویر تو از چشم خود قابی !

صادق عزیز!
کامنتت را ندیده ام شاید دنیای مجازی هم دوستی مارا با این بعد مسافت بر نمی تابد اما مهربانی ات پیشتر ها توسط گیرنده دریافت شده است:

گر بیایی دَهَمت جان ور نیایی کُشَدم غم
من که بایست بمیرم چه بیایی ! چه نیایی !

قربانت

یه نفر شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:05

سلام شعرى رو که درباره خلیج فارس گفتین، تو وبلاگ آقاى کریمى خوندم. خیلى زیباست...
فقط یادتون نره. جایزه رو....
پیشاپیش روز معم و بهتون تبریک میگم!

سلام عزیز

آره دیگه ! چون کلاس شما بودم و از دبیرخانه جشنواره ی ملی شعر خلیج فارس بهم زنگ زدن که شعرت برگزیده شده قطعا شما هم شریک جایزه ی احتمالی خواهید بود حالا چند به چندش بماند !!!
(ما هم نمردیم و یه جایزه بردیم !! البته هنوز هیچی معلوم نیست !! خنده)

مرسی بابت
1) خبر درج شعر در وبلاگ وزین جناب کریمی
2) تعریف و تمجید از این شعر
3) تبریک روز معلم

دوصد سپاس

سیده زهرا بصارتی شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 16:04 http://www.naparhizi.persianblog.ir

سلام - خوبین؟
وبلاگم را به روز کرده ام با عنوان : خبر چاپ کتابم - دزدان مادر بزرگ و فردوسی
منتظر

سلام شاعر نازنین - سیده ی عزیز -
مرسی از خبر خوش و اطلاع رسونیت !
چند بار به وبلاگت سرزدم و خواستم بنویسم شاعر ! چی شد با یه بچه زدین پارکینگ و شعر و شاعری رو تخطئه کردین که ...
حالا می بینم فقط قایم شده بودن و کماکان اکتیو و پر انرژی شعر میگین و مجموعه ی جدید هم به چاپ رسوندین
تبریکات خاصه ی من را پذیرا باشید : مبارک است !

راستی بزنم به تخته اهورا ماشاالله مردی شده برا خودش
خدا براتون نگهداره

سیده زهرا بصارتی شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 16:27 http://naparhizi.persianblog.ir

سلام مجدد - مرسی به خاطر محبتتون

کاوه شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 16:31 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

آنچه می‌گویی
گوارا مثل باران است
هیـچ می‌دانی؟
کویـرم می‌کند
آن حرف‌هایی که نمی‌گویی


و آنهایی که منتشر نمیکنی..!


یه نفر شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:53

آقاى محمدى پس دیگه جایزه من باید بیشتر از بقیه باشه چون یه خبر خوب دیگه هم بهتون دادم!!!

ایمان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:30 http://farzegah.blogfa.com

بریم یه خورده احساسی گریه کنیم سطح منگنز بدنمون بیاد پایین کمی سبک شیم !!این برات آشنا نیس تو یه وبلاگی دیدم
هیچی این توی صفحه هی نظرات کیم گل دیدم

ایمان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:36 http://farzegah.blogfa.com

سلام یک بیت رو از شعر خلیج فارس خیلی زیبا بود

له نو خیون ده یمن له ده س یی منه د !

ئرا ایمه تِ قه لاویزانی !!


و شعر خانم نوشین حاتمی دیگه چی بگم
واقعا لایق تشویق شدنه
. اقا شما در شعرات زیاد از کلمات کردی قدیم (سورانی)
میاری بعد منی که جوان امروزیم بعضی هاشونو نمیفهمم
میشهمعنی هاشون رو هم بنویسید !!!!!!!

سلام ایمان جان
قربان من کجا کلمه ی سورانی بکار برده ام !؟
همه ش که کلهریه !

ایمان شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 20:07 http://farzegah.blogfa.com

سلام خوبی اقای محمدی سه باره اومدم شما که منو میشناسی به نظر شما من کاولی هستم
اگه هستم یه چیزی میگم که دیگه .......
اقای محمدی .... هستم بابا چیز .... شما بگین آپ هستم منتظر حضور سبزت از اون سبزها
بیای

چشم
حتما حتما

dasht شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:23

شرمنده یکم دیر شد
به نظر من گمنام بودن و اینکه کسی نشناسه کسی رو
مخصوصا تو دنیای مجازی بهتره
اینجوری راحت حرف دلتو میزنی و نگران نیستی فردا پس فردا علیه خودت از حرفات استفاده کنن
فعلا این قالب خدمتتون باشه
تو یک فایل txt ذخیرش کردم
دانلودش کنین و استفاده کنین
این هم لینک دانلود:
http://s4.picofile.com/file/7742078602/TXT.txt.html

سلام دوست عزیز نادیده ام
سپاس از محبت بی شمارتون
در یکی 2 جا ایراد تکنیکی داشت از جمله توضیحات وبلاگ در قسمت پایین محو شده بود که بالا نمیومد ، یا قسمت آمار بازدید وبلاگ ، رو لینک ها افتاده بود
همچنین یه خورده رنگش اگه بشه از رنگ بهتری برا زمینه استفاده بشه ممنونم البته اگه زحمتتون نمیشه

بازهم سپاس
قربانت

سوسن شهبازی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:29

اهنگ تو کاش در صدای شعرم
چشم تو همیشه اشنای شعرم
ای کاش کنار من بمانی یک عمر
باشی تو بهانه ای برای شعرم

سلام خسته نباشی .من اولین باره به وب شما سر می زنم خیلی خوبه .مرسی

سلام
لطف کردین
خیلی خوش اومدین !

محمدحسین باسامی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 15:35

سلام بر استاد محمدی بزرگوار
خدا قوت ،قدرت ، عزت ، نشاط و سربلندی . باز لذت بردم از شعر زیبایت . امیدوارم همچون همیشه پیشتاز باشید در عرصه علم و ادب. دوستدارت

سلام مهندس حسین نازنین
یکی از بهترین خاطرلت نوروز امسالم دیدن گل روی مبارکتون بود
اگر چه کوتاه و موجز ! اما بهمین هم قانعیم

مهندس افتخار دادین

ایلام یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:58

سلام
اقای محمدی تایید میشه قنبری ؟یا باید لباس سیاه بپوشیم برای استان

سلام دوست خوبم
اتفاقا کامنت مهربانانه و از سرِ دردت و تو سایت ایوانیان خوندم و دلم گرفت
دکتر قنبری در تمام دوره های که کاندید نمایندگی شده اند در شهرستان و استانش از سوی هیئت های اجرایی و نظارت نامهربان هم تبارش رد صلاحیت شده اند اما به لطف خدا از مرکز تونسته اند تایید صلاحیت خودشون رو بگیرن !
اینان فقط :
عرض خود می برن و زحمت ما میدارن !!

لطفی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 18:01

سلام پس دیگه نهارم قطعی شد.آره؟؟؟؟

میشه گفت یه چیزی تو همین مایه ها !
فقط قبلش گفته باشم نوع ناهارش انتخابی نیست !!!

ف.صادقی یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:20

نفرمایید قربان.....این چ حرفیه بابا....
داشتین ماشینتونو میبردین تو حیاط خونتون اخه تو کوچه سد معبر کرده بودین....میدونستم عجله دارین

شرمنده بخدا ندیدمتون

hasti یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:14 http://hasti203.blogfa.com

سلام بازم مثل همیشه عالی بود. روز معلم پیشاپیش بهتون تبریک میگم خوش بحال دانش اموزاتون.

مرسی خانم هستی
شما خیلی لطف دارین

پژمان یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:41 http://pejman132.blogsky.com

سلام استاد.احوالتون؟؟
امروز شعر زیباتونو شنیدم.عالی بود

سلام
کدام شعر پژمان جان !؟

ایلام دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:05

سلام
اقای محمدی بقران از ته دل منو خوشحال کردی بخدا تا اخرین روز انتخابات تا ژایه جان برای دکتر قنبری تبلیغ میکنم و انشا الاه ژیروز واقعی انتخابات کسی نیست جزا دکتر قنبری بخدا قسم دور قبل من سرباز بودم سرابله بخدا از هرکسی میژرسیدی رای به کی میدی همه میگفتن قنبری ولی نمیدونم چرا به یکباره اون شوهانی که هنوز یکبار نیومده استانو بازدید کنه رفت بالا

آخه نوشتن با خواندن فرق میکنه !!
مثلا ما مینویسیم عیسی ولی وقتی میخوایم بخونیمش میگیم عیسا !
حالا هم همه می نویسیم دکتر قنبری
دوستان اونجا هستن زحمت خوندنش و میکشند !!!!!

ایلام دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:05

گناه بچه ها چیه ... صدا : داریوش
کلام : بابک صحرایی / موسیقی : نیــکـان

گناه بچه ها چیه میون این قرن جنون
که بی صدا پرپر میشن تو شعله های جنگ و خون

گناه بچه ها چیه که سرپناهی ندارن
که شب ها با حسرت و بغض سر روی بالش می ذارن

دلگیرم از دنیایی که غرق شبی بی انتهاست
دنیای تلخی که هنوز بازیچه ی خودکامه هاست

هر کس به نام امنیت جهانو به خون می کشه
لالایی هر کودکی صدای بمب و ترکشه

گناه بچه ها چیه که دنیا انقدر سیاست
که جنگ و فقر و بی کسی تقدیر تلخ ملتاست

کی میشه جغد شوم فقر از این جهان پر بکشه
سایه ی آزادی و عشق روی زمین گسترده شه

کی میشه که از آسمون بارون شادی بباره
فرشته ی مهر و امید روی زمین پا بذاره

ای کودک بی سرزمین شب میشکنه طاقت بیار
شاخه گلی تو لوله ی داغ مسلسلا بذار


سلام استاد دیروز به طوراتفاقی وبلاگ استاد بابک صحرایی رودیدم خیلی شعرهای ناب وپرمحتوایی داره اینم نمونه ای ازشعرهاش بود که توسط داریوش خوانده شده زنده باد علی محمد محمدی وقنبری واصلاحات وخاتمی بزرگ

آره واقعا شعر قشنگی ست دست گلتون و همچنین سراینده ش درد نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد