روزهای کودکی ام خصوصاً اولین باران پاییزی همیشه برایم خاطره انگیز است وقتی بچه ها با هم زیر باران می رفتیم و ترانه ی
واران واری وه خشی / خودا باوگم نه کوشی را می خواندیم !
دعایی که لا اقل برای من مستجاب نشد و در همان اوان کودکی - در
بی بارانِ تیرماه - آنکه من زیر باران دعایش می کردم کوچید !
این بیت جور دیگری هم خوانده می شد :
واران واری وه خشی / کور کیوانوو نه کوشی !
یا :
واران واری وه خشی / کور کیوانوو که ل کوشی !
حالا یکی از همان " کور کیوانوو ها " خودم هستم و دیشب هم اولین باران پاییزی ، بوی خاک باران خورده را به مشامم رساند و در هوای دل انگیز شهرم منتشر کرد !
این شعر را که براساس همان ترانه ی فولکلور و عامیانه ی دیروزها سروده شده و در جشنواره ی" منال و مه لوچگ " آن را خواندم به همه ی مخاطبان نازنین مجازی ام تقدیم می کنم
واران واری وه خِشی بارون می باره و صدای شرشرش میاد
خودا برام نه کوشی خدا برادرم و برام حفظ کنه ( نکُشه )
واران ئه گر نه واری بارون اگه نباره
زه یو ، بووگنه دِواری زمین میشه یه سیاه چادری[ از فرط تیرگی و بی سبزی]
وه لنگه یل گیشتی دارِشیه ن برگهای درختها همه می ریزن و
هه ر چی گیانداره کوشیه ن همه ی جاندارا تلف میشن
جه نگه ڵ قِڵی دا مری جنگل میسوزه و
کۊه ته وی داگری کوه تب میکنه
داره یل مِرِن وه پا وو درختا ایستاده میمیرن و
مه لۊچگه یل وه خا وو گنجشک هاهم رو تخم هاشون جون میدن
واران ، نۊر خو داسه بارون نور الهیه
واران ، ده فع به ڵاسه بارون بلاها رو دفع میکنه
واران ، واری وه ی وه خته بارون این زمان که می باره
زار و زه مین، گوڵ ته خته زمین انگار یه تخته ( فرش ) گل میشه
واران ، واری ته رِم که ی بارون داره میزنه و خیسم میکنه
گِرم هِر نه ! که رِم که ی اما من ارعد و برق خوشم نمیاد ! کَرَم میکنه
وه میمگه زِبیده ! آهای عمه زُبیده
سه ر مِل بشور ! سو عیده حالاکه دیگه بارون زده فردا عیده بروو سرو روت و اونجا بشور
ئمرو واران واریه امروز بارون اومده
زه مین ، سوو گوڵ کاریه فردا هم قطعاً زمین گلکاری میشه
ده یشته یل ، خه رمانِ گوڵ ده ن دشتها خرمنی از گل میشن
کۊه یل ، خوه یان سونزو که ن ! کوهها لباس سبز می پوشن
واران واری وه خشی بارون می باره و صدای شرشرش میاد
کور که یوانوو که ل کوشی پسر اون پیرزنه هم رفته شکار ( کَل )
گزارش اجمالی و مصوّر جشنواره منال و مه لوچگدر ادامه مطلب
· اهداف جشنواره :
· اهمیت دادن به شعر کودک و استقلال این حوزه از شعر کردیِ بزرگسال از مهمترین اهداف جشنواره شعر منال و مه لوچگ بود حفظ میراث فرهنگی و لالایی های مادرانه و انتقال از گفتار و شنیدار به مکتوب کردن آثار از دیگر اهداف ما بشمار می رفت
ایجاد و تدوین مولفه های شعر کردی کودک هدف بزرگ ما بود که بر آن تأکید شد و در مسیر آن قدم برداشته شد!
قدردانی از کسانیکه در این حوزه تلاش کرده اند نیزاز اهداف بعدی جشنواره مان بود
رسیدن به اهداف جشنواره :
ما تا حدود زیادی توانستیم به اهداف پیش بینی شده مان برسیم
خیلی از دوستان شاعر که بعضاً جزو برگزیده ها بودند پس از فراخوان بود که برای کودکان قلم می زذند و شعر " منال " می سرودند و این اتفاق مبارکی بود !!
همین شناخت استعدادها و ظرفیت های درونی شاعران در سرودن شعر کردی کودک
می توانست یک هدف بزرگ باشد که تا اندازه ای به آن دست یافتیم تدوین و تبیین یک جشنواره ی هدفمند سالانه و تأکید همه ی شاعران شرکت کننده بر اجرای مستمر آن مهمترین دستاورد جشنواره بود
پر شدن سالن برگزاری جشنواره از مردمِ ادب دوست ایوان نیز دلیلی بر ارتباط خوب مخاطب با شعر کردی کودک بود که برای همه ی شاعران و میهمانان بسیار خوشایند و غیر منتظره بود
جدی گرفتن شعر کردی کودک و متمایز ساختن آن از شعر بزرگسال نیز در این جشنواره، برجسته شد!
گروههای شرکت کننده در جشنواره :
استقبال بسیار خوب شاعران از جشنواره نشانِ تمایل همه ی گروههای و گویش های مختلف کردی از اهمیت بخشی به این بخش از شعر کردی بود
ارسال بیش از 300 اثر خوب و قابل تأمل به جشنواره و پراکندگی جغرافیایی شاعران جشنواره همگی نشان از اهتمام جدی آنها در برگزاری جشنواره در سال های آتی داشت
طوریکه با پیشنهاد شاعرانی مثل جلیل آهنگر نژاد ، رضا موزونی ، سیمین چایچی و ... مبنی بر اینکه شهرستان ایوان بعنوان دبیرخانه دائمی جشنواره شعر "منال و مه لوچگ" انتخاب گردد با اقبال عمومی مردم ایوان و شاعران میهمان مواجه شد مدیر کل اداره ی فرهنگ و ارشاد و اسلامی استان ایلام نیز با ابراز خرسندی از این موضوع خواستار تدوین اساسنامه ای در این مورد شد تا با رفع کاستی ها ، سالهای آینده پربارتر و با شکوه تر و بهتر برگزار شود
برنامه ها آتی جشنواره در سالهای آینده :
افراد شرکت کننده در این جشنواره ، امسال فقط در بخش شعر به رقابت با هم پرداختند که در دور روز برگزاری آن توانستند اشعار کردی منالانه ی خود را به سمع مخاطبان برسانند البته برپایی جلسه ی کارگاه آموزشی با حضور چهره های شاخص ادبی از جمله استاد ظاهر سارایی ، جلیل آهنگر نژاد ، رضا موزونی ، سیمین چایچی ، فریدون میر احمدی و عبدالرحمان فهیمی نیز مورد توجه قرار گرفت در همین جلسه بود که پیشنهاد گردید جشنواره در سالهای پیش رو در دوبخش شعر و پژوهش برگزار شود
کلیت شکل جشنواره :
ما می خواستیم با انتخاب 10 اثر و دعوت از سرایندگان این آثار به ایوان از ایشان تقدیر به عمل آوریم اما بالا بودن سطح اشعار رسیده به دبیرخانه ما را بر آن داشت که افراد بیشتری دعوت شوند و 10 اثر نیز به عنوان آثار شایسته ی تقدیر انتخاب گردند که می توانستد آنها هم شعرهای برگزیده باشند . از نکات قابل تقدیر و ابتکاری، ارسال آثار بدون نام سراینده ی اشعار به کمیته ی داوران بود تا تحت تأثیر نام شاعر هر اثر قرار نگرفته و ملاک انتخاب تنها خود اثر باشد !
در حوزه ی اجرا نیز جشنواره در 4 بخش افتتاحیه ، شعر خوانی ، کارگاه و اختتامیه برگزار گردید در جلسه افتتاحیه که با اجرای داریوش همتی شاعر ایوانی و گوینده توانای صدا و سیمای ایلام همراه گردید ،پس از تلاوت کلام الله و پخش سرود جمهوری اسلامی و خیر مقدم غلامپور – رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ایوان – به میهمانان ، دبیر جشنواره گزارشی از چگونگی طرح و اجرای جشنواره از ارائه ومصوب شدنِ آن ، تا تشکیل کمیته های مختلف از جمله کمیته ی داوران با مدیریت دکتر علیرضا خانی ودریافت و داوری آثار و در نهایت دعوت شاعران برگزیده و منتخب به جشنواره ارائه شد و فلسفه ی برگزاری و استمرار آن گوشزد شد. چند تن از شاعران منتخب نیز به شعر خوانی پرداختند
کلیپ هایی در باره ی آثار تاریخی و باستانی و فرهنگی ایوان و اشاره به شهدای کودک ایوان نیز از کارهای خوب برنامه ی افتتاحیه بود که در نوبت صبح چهارشنبه 8 آبان اجراء گردید پخش موسیقی کردی نیز توسط یکی از خوانندگان ایوانی ( مصیب رستمی ) با استقبال مواجه شد
در نوبت بعد از ظهر نیز ازساعت 15 ، با اجرای همتی و خانم صید محمدی دو مجری خوب صدا و سیمای ایلام ، بیشتر به مقوله ی شعرخوانی پرداخته شد و بیشتر شاعران میهمان جشنواره و برگزیدگان به قراءت آثار خود پرداختند ! صدای دل انگیز محمود محمودیان با اجرای موسیقی کردی نیز بر زیبایی برنامه ی عصر افزود حضور باشکوه مردم در هردو نوبت باعث ترغیب مضاعف شاعران به قرائت شعرهای خود گردید
از نکات بسیار خوب جشنواره دعوت از کودکانی بود که شعرهای کردی را حفظ کرده بودند و به زیبایی می خواندند و مخاطبان را غافلگیر کردند !
پس از نماز وصرف شام راس ساعت 20 و 30 دقیقه به مدت دوساعت کارگاه شعر کردی " مِنال " برگزار شد که ضمن آسیب شناسی این حوزه، پارامترها و مولفه های یک شعر شاخص کودک بررسی و تبیین شد
شاید ضروری ترین و مهمترین بخش جشنواره برای شاعران همین کارگاه بود !
جلسه ی اختتامیه نیز رأس ساعت 9 و 30 دقیقه ی صبح پنجشنبه 9 آبان 92 با اجرای خوب آقایان حمدالله لطفی و امجد زمانی دوتن از شاعران نام آشنای ایوان ، با تلاوت قران و سرود جمهوری اسلامی و با حضور مدیرکل ارشاد اسلامی استان ایلام ، معاونت فرمانداری ایوان ، شهردار ، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی این شهرستان و بسیاری از روسای ادارات و نهادهای ایوان برگزار شد
آقای گُهرسودی مدیرکل ارشاد اسلامی استان ضمن خیر مقدم به میهمانان و قدردانی از این کار ستودنیِ انجمن شعر و ادب ایوان در بخشی از سخنان خود ،سرودن شعر برای کودکان و نوباوگان را بسیار مهم و ضروری برشمرد
بخش پایانی شعرخوانی شاعران و قرائت بیانیه ی داوران توسط رضا موزونی و بیان ملاک های داوری بود. در پایان اهداء جوائز قسمت پایانی برنامه ی اختتامیه را شامل گردید
در این بخش محمدی دبیر جشنواره ضمن تقدیر از همه ی آنانیکه برای جشنواره شعر ارسال کرده اند از کمیته داوران ( رضا موزونی از کرمانشاه ، فرهاد شاهمرادیان از ایلام و سیمین چایچی از کردستان ) قدردانی کردند و حمایت های اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ایوان و استان ایلام را ستودند
سپس ابتدا به 12 نفر از کسانیکه آثار آنان شایسته ی تقدیر بود
(آقای مصطفی ایلخانی زاده از بوکان
آقای سوران حسینی از بانه
میثم خورانی از ایوان
شیرین دولت پور از کرمانشاه
واحد کریمی از دهگلان
رضا جمشیدی از سرپل ذهاب
عدالت کریمی از جوانرود
محمدرضا اکبری از ایوان
حمزه کرمی از گیلان غرب
سید آرمان حسینی از صحنه
امجد زمانی از ایوان
و خالد امانی از کامیاران)
هدایا و لوح تقدیر اهدا گردید و در ادامه به 10 نفر از شاعرانی که آثار آنان برگزیده شده بود
(آقای عبدالرحمن فهیمی از سقز
آقای آژوان رازیانی از کرمانشاه
خانم لیلا وزیری از سنندج
آقای امین گردیگلانی از بوکان
خانم کلثوم عثمان پور از سنندج
آقای محمد مرادی نصاری از ایوان
آقای سیدطاهر حسینی از بوکان
آقای کیومرث بلده از اسلام آباد غرب
خانم نوشین حاتمی از ایوان
( آقای فریدون میراحمدی از جوانرود
جایزه ی نقدی جشنواره ، لوح سپاس و تندیس جشنواره تقدیم شد !
در پایان نیز با تقدیر از کمیته داوران ، از دکتر علیرضا خانی رئیس و هماهنگ کننده ی کمیته داوران با اهداء تندیس بخاطر سال های زیاد پژوهش و تلاش در احیای شعر کردی قدردانی به عمل آمد
کمیته ی اجرایی جشنواره آثار و کتابهای رضا موزونی شاعر شعر " منال " را از بهترین کارهای ارائه شده در این زمینه دانست و به ایشان چایزه نقدی جشنواره و تندیس آن را اهداء نمود
دبیر جشنواره در پایان این مراسم گفت جایزه ای از طرف مردم ایوان هرساله به شاعری که در این زمینه تلاش بیشتری داشته و آثار فاخری دارد و نیزبرگزیده جشنواره از دید مخاطبان و تماشاگران باشد اهداء می گردد که این جایزه ی نقدی به همراه تندیس جشنواره در جشنواره ی امسال به آقای جلیل آهنگر نژاد بخاطر مدیریت 10 ساله ی سایت بلوط در خدمت به شعر و ادب کردی ، سرایش آثار قابل توجه و اهتمام جدی رسانه ای وی در این زمینه ، به ایشان تعلق گرفت
دبیر نخستین جشنواره شعر کُردی کودک
" منال و مه لوچگ "
علی محمد محمدی – ایوان
آبان 92
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
کـــہ مــَعنی سه نقطههاے انتهاے جملههایَتـــ را بفهمد
هَـمیشه بـآید کسـی باشد
تا بُغضهایتــ را قبل از لرزیدن چـآنهات بفهمد
بـآید کسی باشد
کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...
کسی بـآشد
کـــہ اگر بهانهگیـر شدے بفهمد
کسی بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتیآج داری
بفهمد کـــہ درد دارے
کـــہ زندگی درد دارد
بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران...
براے بوسیـدَنش...
براے یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده است
همیشه باید کسی باشد
همیشه...
ارادت استاد... کم پیدایید؟؟؟
راستی یه گلیی دیرم... هه کوره بو سره به له لیمان...
ییشه آدرسه چرم نمه ور دس اراد...http://radikalyek.blogfa.com
لینک شدی و به دلم سنجاق
شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
می کنم تنها از جاده عبور
راه ، تو را می خواند !!!!!!!
سلام استاد
زیبا بود خیلی
ولی از دستتون دلخوریم.هم من هم نرگس هم داخ میدان چفتگه ایوان
کاش واسه همایش خبرمون میکردین
آدرستون و نداشتم میم غیر قلابی جان !
گر مالتان لیره بروا لم شاره منیش باره کم...
خوش بحال بعضیا...چه نانی به هم قرض میدن.........
کیا !!!!!!!!!!؟
مردم میگویند : آدمهای خوب را پیدا و بدها را رها
اما باید اینگونه باشد : خوبی را در آدمها پیدا و بدی آنها را نادیده بگیریم
چون هیچکس کامل نیست!!
"خوشحال میشیم به وبلاگ ماهم سربزنین"
سلام
اومدم و خوندمش
پست جالب و متفاوتی بود
ی ارا کامنتم تایید کردیده!!!!!!
کامنت برا تأیید کردنه دیگه !
ما سانسورچی نیستیم که نظرات مردم و قیچی کنیم !
از من رمیده ای و من ساده دل هنوز بی مهری و جفای تو باور نمیکنم!!!!!!!!!!!!!
کوره سانسورچی
مه ارا ته نایومه ، نه ارا وبلاگد
من و وبلاگم با همیم!
سلام و عرض ادب
شعر قشنگیست و بدون شک این شعر تنها کودکانه نیست و همه کودکان دیروز هم این شعر رو جزء بهترین خاطراتشون می دونن دست مریزاد.
به روزم با شعری که قبلا در انجمن شنیده اید و این بار هم بخوانید و نقد کنید
به امید روزهای بهتر
بدرود
انصافاً شعرهایت شنیدن دارند!
سلام بر عموی عزیزتر از جانم خوبی ، چه خبرا ؟
راستی عمو جان اگه تونستی به این وبلاگ سر بزن.
http://mahan-m72.blogsky.com
تا بزانم و دلده یا نه ؟؟
تارنمای جدیدت مبارکه ماهان
سلام و سپاس از حضورشما. لینکتان کردم.
شعرهاتون زیباست
شماهم به دوستان نازنین ما در این وبلاگ پیوند خوردید
سلام .پروردگارا از عشق امروزمان چیزی برای فردایمان باقی بگذار....
به اندازه یک نگاه...
به اندازه یک لبخند....
تا به یاد داشته باشیم که روزی عاشق هم بودیم
لطفابه وب ما هم بیایید ونظر خودتونو بگید.این هم ادرس
http://amirweysi.blogfa.com
ممنونم.
سلام امیرحسین عزیز
خوش آمدی و وبلاگت مبارک باشه
لینک شدی و به دوستان نازنین ما پیوست خوردی
قربانت
to ra man chashm dar raham!
sabahangam !
دیگه دیگه.......................
قابلمه قابلمه ...........
کاش خودم را جایی بگذارم
برگردم و ببینم
نیستم...
سلام استاد خوبین؟
بایه پست به روزیم...
باسلام
به خواندن یک غزل شما را دعوت می کنم
سلام برجناب محمدی عزیز. ازوبلاگ و اشعارلذت بردم. درشنگول آباد لینک شدید
سلام شاعر عزیز
بعد از لینک وبلاگ ترانه های زیباتون
این وبلاگ شعرهای طنزتون هم لینک شد
خدا ای خدا له دست!
هم ملوچگه ها ناو قالبد!
ولله خدا ای خدا له دس ته!
ملوچگ ها له کووووووو !؟
سه حرف دارد ولی برای پر کردن تنهایی من حرف ندارد...
خ
د
ا
...................................................
به روزم مهربان
سلام سرباز عزیز
خیلی وقته اینجاها آفتابی نشدی !
راستی سربازیت تموم نشد !
ما انسان ها در تظاهر کردن از هم سبقت گرفته ایم
چیزی را نمی دانیم ولی تظاهر به دانستن می کنیم
با،باطن نه چندان تمیز تظاهر به پاک بودن می کنیم
کسی را دوست نداریم ولی تظاهر به دوست داشتن می کنیم
تظاهر...
تظاهر به کسی که نیستیم
ایمه ایرانییل هی ریاکاریه بدبختمان کردگه !
یگه هر نفر 100 نفریم!!!!!!!!!
سلام استاد اشعار تان ناب و هیجان انگیز است دست مریزاد. لذت بردم
درود بر همکار فرهیخته ام انصاری نیای نازنین
پیش از اینت گر ک با خود داشتم هرکسى را تو نمى انگاشتم...
مرسی بابت رنگت چوگه ناتید
یسه هاتم
از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند؟!
دیوانهها آواز بیآهنگ میخوانند
گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ میخوانند...
هی روزگاررررررررررررررررررررررررررر
این شکلک قرمزه داره چی میگه !!!!!!؟
سلام
خبر چاپ مجموعه اتفاق روی پل + چند شعر از مجموعه :
http://isna.ir/fa/news/92082615434
برای اطلاع از خبرهای اتفاق روی پل می تونید ایمیلتون رو توی قسمت نظرات وبلاگ بنویسید.
سلام بر عمو علی عزیز که سعادت دیدارش نصیبمون نشد
دست مریزاد این شعر هم مثل همه اشعارت محشر بود ...
عمو علی ما از این شعرا یادمون میدادن کوردیاتیه کوردیاتی شدیم این ... بچه های الان با " بارون میباره نم نم پشت خونه عمم " اینا میخوان چی بشن ؟؟
فارسیاتیه فارسیاتی !
سلام مریم جان خوبی عزیز ؟
سروناز چشتیگ راد سنگه ولی وتن چیدسو !
توایگ ئراد کلی بکه ی !
زیاد خنده نداشت ازاینکه سوتی گرفته بودم خیلی خوشحال بودمقیافه ی شما وقتی این نظرمیخونین
تیم های کره جنوبی و آسیا بیشتر جام رو بردن !!!
نظرتون؟
به هر حال تیم ماازتیم شماپرافتخارتره بازچی میگی؟
.
.
.
خون تا ابد سرخ خواهد ماند ، البته درون رگهای آبی !
.
.
.
کاشکی ته جدول هم مثل ته دیگ باحال و خوشمزه بود !
“اندر اعترافات یک پرسپولیسی”
.
.
.
هر وقت لاله های سرخ سر از خاک بیرون می آورند
آسمان آبی را بالای سر خود می بینند
به هر حال تیم ماازتیم شماپرافتخارتره بازچی میگی؟
_ آره ! چون شما یه بار لیگ سه تشریف داشتین !!!! ما تا حالا نتونستیم به این لیگ صعود !!!!!! کنیم اما شما هنوز مزه ش زیر زبونتونه !
خون تا ابد سرخ خواهد ماند ، البته درون رگهای آبی !
_ بله خب هر ظرف و پوسته ای وظیفه ش حفظ ماده ی ارزشمند درونشه !
کاشکی ته جدول هم مثل ته دیگ باحال و خوشمزه بود !
“اندر اعترافات یک پرسپولیسی”
_ یه بار جدول و نیگاه کنین !
خوشم میاد اهل اعتراف نیستین !
هر وقت لاله های سرخ سر از خاک بیرون می آورند
آسمان آبی را بالای سر خود می بینند
_ آره شما با اندازه کافی از حرص و جوش خوردن کبود شدین ! دیگه انصاف نیست ما هم بخولیم اذیتتون کنیم !
موضوع انشاء: ماه محرم
.
.
.
بنام خدا
محرم خیلی خوب است، ما محرم را دوست داریم
..
دوستم سارا پوسترهای خواننده های معروف را از بساطش جمع میکند
و آخرین ورژن پوسترهای علیاکبر و حضرت عباس را در بساطش پهن می کند
..
اکبر بلا هر شب با دوست دخترش به هیئت می آیند چون فقط این روزها اجازه میدهند دوست دخترش تا آخر شب بیرون باشد !
..
قدرت سامورایی، شب ها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند
[ و روزها مردم را لخت میکند و زورگیری]
..
آقای صولتی تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه میکند
[ و تا آخر سال هم مشتری هایش را]
..
گلمکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر، یکماه تکیه راه می اندازد
و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد..!
[و یازده ماه هم سرشان شیره]
..
جباری رییس شرکت لبنیات و شیر!
سی شب شیر صلواتی به خلق خدا میدهد
[و سیصد و سی و پنج روز هم با اضافه کردن آب, شیرشان را میدوشد]
..
حاج منصور مداح بعد از محرم یک خانه جدید میخرد
و بعد از یه ماه عزاداری یه سال به ریش مردم میخندد
..
ما هم پاتوقمان را از کافی شاپ ها به پشت دستههای عزاداری انتقال می دهیم
..
پس نتیجه میگیریم محرم خـــــیلی خوب است و به ما خوش میگذرد ،
از مسئولین میخواهیم مدتش را طـــــولانی تر کنند..
یـــا حــسـیـــن...شـرمـنـده ایـم.....
سلام بالا بلند سر به زیر!
خوبی اقا؟!
عمو علی خیلی دوس داریم عمو مهردادمون رو ببینیم!
سلام گرم مارو بهش برسون
بهش بگو گرچه او ساراییست اما درد جفتمان چهار حرفیست!
اون قسمتای اعیان نشین که جای ما نیس!
فقط استاد و منتقد سینما کاوه خان و اریک کانتونا (شخص خودت) حق حضور دارن!
یه بلیطم واسه ما بخر قربان!
سلام برسون به عمو مهرداد ارادتمندیم
سلام فریاد جان
شما تاج سرین
بابت متن قشنگ محرمتون سپاس فراوان
مهرداد میگه این دفعه تا فریاد و خوب نبینم بر نمی گردم
باشه...........
اخه چرابامدرسه ماکلاس ندارین؟؟؟.....................................................................
آره ندارم اونجا
حالا مدرسه شما کجاس !!؟
سلام علی جان .
مرسی از شعر قشنگت توی این فصل بارانی و ممنون از ترجمه که برای من شعر زیبات خواندنی ترشد.
سلام یاسی جان
چقدر خوبه که سر و کله ی شما پیدا شده !
فکر کردیم تو کمپ ترک شعر به سر می برین !!
استاد هنه سیگار بکیشم؟
آخه اون پستی که گذاشته بودین یه خورده سیگارش زیاد بود !
نه هن نیست !
معنی عشق:
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسوا شدن
عشق یعنی سُست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
ممنونم
به قول فردوسی پور
چه می کنه این عشق !!!!!!!!
میگه هی روزگار نامرد...................
ای روزگار لعنتی !!
حقته هر چی بت میگن !!
با سلام
با احترام فراوان دعوتید به خوانش چند شعر آیینی
سلام محمد رسول جان چشم خدمت می رسم
واقا استاد بزرگی هستید
سلام محمد حسین جان
اومدم و وبلاگ زیبات و دیدم مبارک باشه نازنین
در حضور خارها هم میشود یک یاس بود
در هیاهوی مترسکها پراز احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها-شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
دست در دست پرنده-بال در بال نسیم
ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود
کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت
کاش میشد هرچه هست بر دفتر خوبی نوشت
کاش میشد اشتباه نبودش هرگز در جهان
داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبودکاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت
کاش میشد حرفی از(کاش میشد)هم نبود
هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
قـــــطـره هـــای کــــوچـک آب
اقـــــیـانــــوس بــــزرگ را مـــی ســازنـــد
دانـــــه هـــای کــــوچــک شـــن
ســــاحــل زیــــبـا را . . .
لـــــحـظه هـــای کـــــوتاه
شـــــایـــد بـــی ارزش بــــه نــــظـر بــــرســـنـد ، اما …
سلام استاد اولین بارمه میام تو وبلاگتون ولی شعرتون خیلی زیبا بود درپناه حق موفق باشین
خوش اومدین
اینجا متعلق به مخاطبان نازنینه
ممنونم استاد اگرمیشه ماروهم لینک کن
سلام محمد حسین عزیز
اومدم و دیدم
ارادتت به شعر و ادبیات ستودنی ست
دست گلت درد نکنه
لینک شدی و به دوستان نازنین ما پیوست شدین
با افتخار دعوتید به یکی از پستای قبلی م
:"خاطرات پارسال"
.
سلام
من که این پست و خوندم و کامنت هم گذاشتم !
دلم شکیا وتم له تو جیا بوم
تنیش کاری نکردی دلنیا بوم
گلاره ی راسه گم شرط بو له داخد
له ئی ملکه نمبنم ار پیا بوم
دلم خوش بی وتم تو گش که سمی
له روژ پیری اسای ده سمی
نزانسم تا له پا دراتم
له بد بتر تو خرگه خسمی
***********
سلام استاد اطرافت شلوغه ایمه له یادو بردیده
آقای محمدی ما به شما ارادت داریم
جان خودت به وبلاگمون سری بزن .فره تنیاس!!!
سلام جما جان
با افتخار میام خدمتد
لینکتونم کردم اگه قبلاً هم لینک شده باشین چه بهتر دوبار تشریف دارین!
سلام به استاد بینهایت مهربانم.
من تازه وب درس کردم خوشحال میشم اگه به وبم بیاین ونظرتونو بگین.برای من افتخاره.منتظرتونم.فعلا
مبارک باشه
جداً وب زیبایی ساختین
نه استاد دیوت معلم وه سیگار کیشان جوه؟؟؟
با فکر و خیال تو در این تنهایی
سیگار کشیدنی فقط می ارزد
سلام استاد! خیلی وقته شعر جدید نگفتین؟! فکر نارسبس نیستین که به هوای شعرتون میاد....بازم از اینا بگید:
"هرچه دارم از دل وجان مال تو
خاطراتت را فقط از من مگیر !"
چشم
سخت است حرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
.:: دکتر علی شریعتی ::.
شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانه اش نشنیدن بود !
با عرض سلام وادب بر استاد گرامی خودم .خیلی مخلصیم.به خود می بالم که استاد سخنور و شاعر پر آوازه ای چون شما دارم وتبریک میگم به خاطر این شعر فوق العاده زیباتون و براتون آرزوی موفقیت دارم...
همیشه در زندگی برایم الگو بوده این و هستین...
سلام میلاد جان
چه خبر از ...
استاد ملوچگه ها بان گله قرمزه وبلاگدو
باور کن ندیده بودمش !
اون کامنت تو بود که گفته بود خدا هم مه لوچگ !؟