..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-
..... غزل ، عشق است ......

..... غزل ، عشق است ......

شعرهای نارس و حرفهای ناتمام من- علی محمد محمدی-

خورشیدِ چشمت...


دردت به جان هر چه کَس دارم چرا کِز کرده ای !؟

خورشیدِ چشمت را به خونِ گریه قرمز کرده ای !


خانم ! نمی دانی که با اندوه جانکاهت مرا

از زندگی که هیچ ، از مُردن هم عاجز کرده ای !؟


لب وا نکردی و مرا دلتنگ تر از آنچه بود

با آن دهان کوچک - چون شعر، موجِز - کرده ای !


حاشا نمازم رو به قبله از تو روگردان شوم

ای عشق ! اینگونه حرامم را تو جایز کرده ای !


با چار مصراع مقفّا از دوبیت مژّه هات

گویی تلمّذ در کلاسِ شعرِ فایز کرده ای !


نقشِ رخِ زیبات ، "مانی" را به چالِش می کشد

با چشم خود صدها غزل، تلقینِ حافظ کرده ای !


از پیچشِ زلفِ تو سرپیچی ، محال است و مرا

در بندِ آن اندوهِ بی پایان و غامِض کرده ای !


نظرات 140 + ارسال نظر
رویا ابراهیم نژاد جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:33 http://atreshalizarha.blogfa.com

گاهی باید به دور خود
یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه
دیگران را از خودت دور کنی
بلکه ببینی چه کسی
برای دیدنت
دیوار را خراب می کند

ژان پل سارتر

هزاران سلام و درود شاعر گرامی.
من صفحه ی شما را روزهایی که در جستجوی منزوی عزیز بودم پیدا کردم. ..از ان روزها به بعد غزل های شما را هم همچون غزل های ایشان دوست دارم..
این غزل هم بسیار ناب و زیبا بود.دست مریزاد.ا
سلامتی و شادی تان ارزوی قلبی ماست شاعر مردمی ایلام.
در پناه حق

بهترین آدم های زندگی
همان هایی هستند که وقتی کنارشان می نشینی
چایی ات سرد می شود
ولی دلت گرم ...

سپاس شاعربانو !
من از این هایی که گفتین تبری می جویم !
من کجا و خدایگار غزل کجا !
اما این نشان از لطف بیکران شما دارد

همیشه ابی جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:27

یاد دارم در غروبی سرد سرد

می گذشت از کوچه ما دوره گرد

داد می زد کهنه قالی می خرم

دسته دوم جنس عالی می خرم

کاسه و ظرف و سفالی می خرم

گر نداری کوزه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست

عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست

ای خدا شاکر شدم از زندگیت

بوی نان تازه هوشش برده بود

اتفاقا مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گفت آقا سفره خالی می خرید؟

آدم برفی از خجالت آب شد
و در زمین فرو رفت
وقتی کودکی گرسنه
به دماغش زُل زده بود

ماهان محمدی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 http://roze-zemestani.blogfa.com

هر جا که می بینم نوشته است :
” خواستن توانستن است ”
آتش می گیرم !
یعنی او نخواست که نشد ؟!

***
آپـــــــــــم

نه ماهان جان !
حتماً اون نامرد نخواسته !
مُرده شور قیافه ی نحسش و ببره !

ماهان محمدی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 16:51 http://roze-zemestani.blogfa.com

عمو سلام
انگار چندتا از کامنت هام حذف شده بودن، مثل اینکه برام کامنت گذاشته بودی.؟

سایت بلاگفا بدجوری خراب شده احتمالا انتقالش بدم به بلاگ اسکای.

پس ما به گیرنده های خود دست نمی زنیم !

sokout شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:41 http://sokout-1997.blogfa.com

مشت می کوبم بر در

پنجه می سایم بر پنجره ها

من دچار خفقانم خفقان

من به تنگ آمده ام از همه چیز

بگذارید هواری بزنم

ای

با شما هستم

این درها را باز کنید

من به دنبال فضایی می گردم

لب بامی

سر کوهی

دل صحرایی

که در آنجا نفسی تازه کنم

آه

می خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد

من به فریاد همانند کسی

که نیازی به تنفس داد

مشت می کوبد بر در

پنجه می ساید بر پنجره ها

محتاجم

من هم آوازم را سر خواهم داد

چاره درد مرا باید این داد کند

از شما خفته ی چند

چه کسی می آید با من فریاد کند ؟

(فریدون مشیری)

سلام استاد قلمتون طلاس

مثه همیشه جایی واسه تعریف نذاشته

سپاس فائزه ی عزیز
انشالله یه پیشوند دکتر بزودی میاد جلو اسمتون

رضا شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:11

وقـتـے حـس میڪنم..
جایــی در ایــن ڪره ے خاکی..
تــو نفـس میڪشـے و مـن!
از هــمان نفـس هایت, نفـس میڪشم آرام مــی شوم
تـو بــاش..!
هـوایـت! بـویـت! بـرای زنده مانـدنـم ڪافـی ست...

سلام بر استاد عاشقانه سرا
بازم زیبا بود دست مریزاد...

به به
چه عجب از این ورا !

zahra شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:23 http://asrinam-2.mihanblog.com

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که اب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که مهو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای مهال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم!
" دوستت دارم "

با احترام دعوتید به خوانش!
.

چشم بچه کرمانشاه !

شیردژم شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 19:03

نقشِ رخِ زیبات ، "مانی" را به چالِش می کشد

با چشم خود صدها غزل، تلقینِ حافظ کرده ای !




سلام علیمحمد عزیز

کولاک کرده ای برادر !

احسنت بر شما

من نیز به روزم...

شاعر نازنین و غزل سرای مهربان
چشم الساعه !

محمدرسول آزادی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 19:05 http://http://hameterkhe.blogfa.com/

سلام آقای محمدی ممنون به خاطر این همه نظراتی که
برام نوشتی خواستم خوباشونو تو وبلاگم بزارم که مورد هجوم برخی از دوستان مؤنث قرار گرفتم که گفت الهی یه
زن بد اخلاق و بی ریخت گیرت بیاد بعد بهم گفت که لطفا یا به پسرام حرفای زشت بزنید یا دیگه به دخترام حرف بد نزنید منم چون نتونستم به هم جنسام حرف بد بزنم
تصمیم گرفتم که به این کیک های خامه ای هم حرف بد
نزنم حالا شما قضاوت کنید کار خوبی کردم
لطفا بازم به وبلاگم سر بزنید نظرم یادتون نره

زنان را همین بس بود یک هنر
نشینند و زایند شیران نر

محمدرسول آزادی شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 20:27

سلام آقای محمدی شب بخیر... ممنونم به خاطر این که به وبلاگم اومدین و برام نظر گذاشتین
بازم به وبلاگم سر بزنید ونظر یادتون نره

به روی دیده

shabnam شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:31 http://shabnam101.blogfa.com

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو ....

(محمد علی بهمنی)



سلام
با نوشته کوتاهی آپم و منتظر حضور سبزتون

با افتخار می خوانمش

نارسیس ناز شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:06 http://nar3isnaz.mihanblog.com

سلام بزرگوار! منم نظر دادم! کامنت گذاشتم اما نظر من نیست!!!!!!!!!!!! یعنی نظر من کجا رفته ؟؟؟!!!!!

بقول ما کردها
وه کامنتد قسم !

اذر ولی زاده شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:12

سلام جناب مهندس محمدی گرانقدر
قربان لذت بردم از شعر فاخر شما ، بسیار زیبا و دلنشین .. مرسی از اینکه به وب ما تشریف اوردین . شرمنده از اینکه دیر امدم اصولا مغز من بدجور به آقایان شبیه .چون همزمان فقط یک کار رو در آن واحد انجام میده وباید بادقت انجام بدم لذا برای خواندن اشعار زیبای دوستان گرانسنگی چون شما باید با فراغ خاطر به سراغ وب بیام . عزت مستدام
یادم رفت .من ایلامم دارم روی تزم کار می کنم .معمولا دوسه هفته یکبار وقت کنم جلسه انجمن شعر کردی ایلامو میرم .وقت کنم ایوان هم میام .جلساتتون همون سه شنبه است ؟ .موفق وپیروز باشید

سلام دکتر ادیب و نازنین
افتخار میدین به شهر آباء و اجدادیتون

محمد باقر یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:57

سلام .خداییش شعرت عالی بود.
فقط تو کامنتات این گل خ خ خ تکراری شده ی چیز دیگه بذار.[:S031:

توی این زمستان و هرِ بیف همین گلم کلیه !

دکتر محمدباقر خوش اومدی !
چون بورسیه ارتشی و ترم های اول ،
فک کنم هنوز به اندازه گروهبان چهارم درس خوندی !

ریوار یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:44

وای استاد - و کامنتد قسم- این دیگه جدید بود ناب منحصر به فرد و خاص خود شماس انقد با صدای بلند خندیدم که بچه ها تو سایت دانشگاه با تعجب نگام میکنن
دلم که برای خندیدن تنگ می شه و ویتامین خندم کم. میام سراغ پاسخای شما به دوستان

سلام ارشد جانم

خوشحالم که میای تو وبم
خودت میدونی از بنیانگذاران وبلاگمی !

زارعی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:30 http://www.patyat.blogfa.com

سلام استاد-ارادت
بروزم قدم رنجه بفرمائید

آرش حاتمی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:27 http://arashhatami.blogfa.com

اینجا سیاه،تاریک ست خورشید نمی آید

دگر شاهزاده ای با اسب سپید نمی آید

از عشاق امـروز رمـان ها شنیده ایم اما

هـرگز کـسی به پــای فـــرهاد نمی آید

همه روبـــَه شده اند با نقــابی رنــگین

دردت به جانـم ها از تـــه دل نمی آید

اینجا عشــق عــریان شــده با تـن ها

دگـر به آدم هـا لـقـب "مرد" نمی آید

پـرُ از دل های سـیه ست این شـهر

آن منجی که فدایش شوم چرا نمی آید

ملائکــه برایمــان از تــه دل گریســتند

که دگر این بندگان به "خدا" نمی آید

زهرا یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 14:35 http://shabhayepaeez.blogfa.com/

قلبم را گـــــــره زده ام به بند کفشـــــم…

تا هـــــــــوس ماندن نکند…

زیر پای خودم لــــــــه شود بهتر اســـــــــت …

دوست داشتن من
حکایت پسر کوری بود
که هر روز به ماهی مُرده اش غذا می داد !

آوا یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:11 http://tanhaeemah75.blogfa.com

سلام
وب قشنگی دارید
موفق باشید
به منم سر بزنید
مرسی

حسین عباسی یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:09 http://radikalyek.blogfa.com/

سلام استاد ... بیا سره به لیمان

مائده یکشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 23:55 http://anasor7ganeh.loxblog.com

چقدر گرفته دلت ،مثل آنکه تنهایی


چقدر هم تنها


خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگها هستی


دچار یعنی؟


"عاشق"


وفکر کن که چه تنهاست،اگر که ماهی کوچک


دچار آبی دریای بیکران باشد


چه حس نازک غمگینی!


وغم اشارت تلخی به رد وحدت اشیاست





سهراب سپهری

محمد باقر دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:49

Hخب همینه دیگه من ارتش نیستم.بعدش ترم سه ن ترمای اول .کجاش اوله؟؟؟ و مساله ی گروبان ک شمارو باید طی ی جلسه چن ساعته توجیه کرد.عمرا اگه دیگه بیام وبلاگت استاد بپیچون هنوز ک هنوز من عدد اکسایش رو بلد نیستم واقعا ک

گروهبان چک جان !
چرا مگه فرار کردی از پادگان که دیگه جزو ارتش نیستی !؟
دکتر فراره !

حمدالله لطفی دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:28 http://shabanehaye-bito.blogfa.com/

سلام بر شاعر عزیز شهرمان

بنده نوازی فرمودین عمو علی

خواندن غزلهایت حلاوت خاصی دارد

زنده باشی و همواره نویسا...




.

درود بر شاعر نازنین و مهربان حمدالله عزیز

ملکی نژاد دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 16:35

سلام جناب محمدی امروز بعد از یک ماه و اندی به وبلاگ سرزدم بسیار خوشحال شدم از شعرزیبایتان خیلی لذت بردم موفق باشید سلام گرم بنده را خدمت خانواده برسانید

سلام به رییس مهربان و همیشه در خاطرم
صفا آوردی

رضا دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:21

از خیالم که میگذری
کلمات شعرهایم مست می شوند
درختان آواز می خوانند
قناری های عاشق دو به دو می رقصند
از خیالم که میگذری!
هرچه نا ممکن است ممکن می شود!

گمم نکن...
قول که گوشه ی حافظه ات آرام بنشینم
بگذار بمانم آرام گوشه ی حافظه ات فقط ... !

مــــــــــــی کده دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:36 http://tavernnew.blogfa.com/

درود
سپاس از حضور شما
شرمنده که دیر پاسخ کامنت شما می دهم .
کم به وبلاگم سر می زنم.
سپاس برای لینک شدن در وبلاگ ارزشمندتان.

لطفا بفرمایید با چه نامی وبلاگ شما لینک باشد؟

جاوید باشید

سپاس جناب
قبلاً لینک کرده بودین و من اومدم اونجا تشکر کنم
به اسم علی محمد محمدی در لینک هاتون بودم !
اتفاقاً از گوگل به خاطر سرچ این غزلم:

آمدو زلزله در جان من انداخت و رفت
سر از وبتون در آوردم
که دیدم این غزل من و زدین و اونجا لینکم
اینم آدرس لینک این غزل بود

http://tavernnew.blogfa.com/?p=17

زهرا (ساغر) سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 20:25 http://p-jondishapoor.blogfa.com

خطاب به بیت اول:
آخه میخوام بدونم آدم وقتی همچین شعر محشری براش میگن گریه هم میکنه؟!؟!؟؟
عالی بود اقا معلم

مرسی پزشک ترم اول !!!!!!!!!!!

محمد صادقی سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:44 http://m-sadeghi.blogfa.com/

سلام بر شمس تبریزی !!!!
شمس تبریزی همان بود که زندگی وعقیده و سلیقه مولانا را تغییر داد و رفت.مهم نیست که عده ای هنوز دنبال شمس تبریزی میگردند و نمیدانند که شمس همان اندیشه مولاناست، مهم این است که شما شمس تبریزی من هستید و نیز شمس خیلی ها دیگر. من از شما چیزی را یاد گرفته ام که دنیایی می ارزد.چه؟؟ لبخند. در مقابل همه مردم لبخند میزنم.زیبا نیست؟؟؟و این فقط از لطف با شما بودن است.
لطفا دیگر در انجمن شعر و ادب غیبت نکنید چرا که من و ما بشوق گفتگو و دیدار شما انجاییم.
راستی اقای محمدی در فضای درون انجمن یک بازنگری بکنید و یک طرح نو دراندازید.فضای نقد خوب است اما در یک چهارچوب مشخص.متاسفانه کسانی لب به نقد میگشایند که چند سالی از عمری ادبی و شاعریشان نمیگذرد.نقد نیازمند اگاهی و تجربه است.نقد ناصحیح انها گاهی موجب دلسردی است.
خلاصه اینکه هر طور زمان بچرخد و بگذرد : «دوستت دارم»

سلام محمد عزیز
لطف و بزرگی ات هماره مرا غافلگیر و خجل می سازد
اما شاید به آن خانه دیگر بر نگردم !

این بار گران چند صباحیست به دوشم
لیک عزت خود را به جهانی نفروشم

بر شعر کنون صاعقه باریده گمانم !
در این ره دشوار دگر هیچ نکوشم

سیرو س انصاری نیا چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 08:13 http://http://s-ansari.blogfa.com/

سلام استاد لطفتون همیشه شامل حالمان می شود .سپاس از ابراز محبت جنابعالی .خدواند فرزندان واهل بیت مکرم شما را هم در پناه خویش محفوظ بدارد.آمین یا رب العالمین

سپاس همکار نازنین

هانیه چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:48 http://www.takhribchi.blogfa.com

برای تمــــــام رنـج هایـی که می بری


صــبـــــــــــر کن


«صبـــــــــــر»


اوج احترام به حکمت خداست . . .

صبر کن ای دل که صبر / سیرتِ اهلِ صفاست
چاره ی عشق احتمال / شرطِ محبت وفاست

مالکِ ردّ و قبول / هر چه کند پادشاست
گر بزند حاکمست / ور بنوازد رواست

جعفر چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 15:27 http://farokhpor.blogfa.com

سلام علی جان غزل زیبا و با احساسی را سروده ای بهت تبریک می گم راستی خواستم اولین نفری باشم که پیشاپیش سال نو را به شما وخانواده گرامی تبریک گفته باشم موفق باشی استاد عزیز

سلام جعفر جان
سپاس از حضور گرمتون در کلبه ی شعرهایم
و دو صد سپاس از تبریک پیاشپیشتون
انشالله که سال جدید به کامتون باشه و بر وفق مرادتون

محمد ناصری چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 17:31 http://666perspolis666.blogfa.com

سلام استاد محمدی
پس ی مدت طولانی بازم آپ کردیم
بیاین سر بزنین

پرسپولیس و عشقه !
چشم حتماً

سیده زهرا بصارتی چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:22 http://naparhizi.persianblog.ir

داداش علی ! کتاب های جدیدتون در اومد ؟ دلمون آب شد .


شدیدا منتظریم !

سلام مهربان
چاپ شده
فقط مونده من برم تهران که مدرسه فعلا! این امکان نمیده

زهرا چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 19:15 http://shabhayepaeez.blogfa.com/

همه ی کابوس های دور

این روزها در نزدیکی ام پرسه می زنند

و تو در آوار این هجوم بی رحمانه

آهنگ جنگ می کنی

کاش یکی بغض هایم را به غنیمت ببرد

باز هم چشم من و کابوس و رؤیا و تَوهّم
باز این بیچاره امشب قصد خوابیدن ندارد

فرزانه چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:38 http://neghabetarikh.blogfa

این شعر رو کی سرودی ..خیلی زیبا بود ...په شریگید خودا

محمدرسول آزادی چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 21:54 http://hameterkhe.blogfa.com/

♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂
o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o
o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o
o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o
o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o
o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o
o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o
o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂
o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂ آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o♂
o♥♂o♥♂o♥♂o♥♂o آپــــــــــــــــــــــــم o♥♂o♥♂

مائده چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:20 http://anasor7ganeh.loxblog.com

یک حالتی عجیب





پیوسته در من است





انگار در غبار





انگار در غروب





انگار در زمان





در یک زمان دور





جا مانده قطعه ای





از روح سرکشم

من زنده بودم اما انگار مُرده بودم

مائده چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:21 http://anasor7ganeh.loxblog.com

هیچ بارانی نمی‌بارد مگر صفا دهد.


هیچ گلی جوانه نمی‌زند مگر هدیه شود.


هیچ خاطره ای زنده نمی‌ماند مگر شیرین باشد.


هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد.


وهیچ بهاری نمی‌اید مگر سال دیگری در پیش باشد.


پس بگذار باران شوق بر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد.


گل‌های عشق در دلت جوانه زنند تا انهارا به دیگران هدیه کنی .


خاطراتت قشنگ باشند تا همواره بیادشان بیاوری.


لبخند بر لبانت نقش بندد تا شادی را بیفشانی.


و بهار بیاید تا بدانی باز هم فر صت بودن هست……

بهار فرصت خوبی ست از درخت بپرس
که از سخاوت این فصل برگ و بَر داده ست

مائده چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:25 http://anasor7ganeh.loxblog.com

دست نوشته‌هایم را به باد می‌سپارم

دست نوشته‌هایی از جنس عشق

دست نوشته‌هایی که اول آنها با نام خدا شروع می‌شود و با نام دلدار م به پایان می‌رسد

دلم می‌خواهد این دست نوشته‌ها را باد به دست یارم برساند تا او بداند چه قدر او را دوست دارم

دوست تر از دوست تر از دوست تر !

زهرا (ساغر) چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 23:24 http://p-jondishapoor.blogfa.com

ترم 2

دکتر آشخور !

shov پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:33

دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست

در من طلوع آبی آن چشم روشن

یاد آور صبح خیال انگیز دریاست

گل کرده باغی از ستاره در نگاهت

آنک چراغانی که در چشم تو برپاست

بیهوده می کوشی که راز عاشقی را

از من بپوشانی که در چشم تو پیداست

ما هر دُوان خاموش خاموشیم ،‌ اما

چشمان ما را در خموشی گفت و گوهاست

#

دیروزمان را با غروری پوچ کشتیم

امروز هم زان سان ، ولی آینده ما راست

دور از نوازش های دست مهربانت

دستان من در انزوای خویش تنهاست

بگذار دستت راز دستم را بداند

بی هیچ پروایی که دست عشق با ماست

گل کرده باغی از ستاره در نگاهت
آنک چراغانی که در چشم تو برپاست

محمد پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:50 http://mohammadabasi8080.blogfa.com

سلام این پیامو امروز تو یکی از وبلاگا دیدم منم بهش عمل کردم.. این پیام مال من نیست ولی بخونیدش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر معجزه باش

محمد جان! حد اقل تو یکی دیگه مروج خرافات نباش
همه ی ما ائمه و اهل بیتشون رو دوست داریم
اما تو مخابرات که این و رایج کردن تا به صورت تصاعدی پیامک ها رکورد بزنه
و اونوقت کتر از 20 روز معجزه تفریح در سواحل آنتالیا براشون رقم بخوره
دقیقاً 20 روز دیگه یعنی همون تعطیلات نوروز
و این یکی و بهش اعتقاد دارم

مهدی احمدی خواه پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:26

سلام دست مریزاد عالی بود!

درود بر نازنین دوست شاعرم - مهدی احمدی خواه عزیز -
افتخار دادین قربان
راستی خودتون و برا پیشواز بهار آماده کنین

محمدرسول آزادی پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 13:14 http://hameterkhe.blogfa.com/

سلام آقای محمدی لطفا یه شعریم
در مورد این قرفه های ایوان بساز که
شدن راهی برای سر کار گذاشتن مردم
اگه نمی سازی تا خودم یه شعری بسازم
راستی ممنون به خاطر این که به وبم سر
زدین اون شعر و از برنامه ی کرمانشاه گرفتم

سلام محمد رسول عزیز
خودت بساز من گوش میکنم و لذت می برم

سوزان پنج‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 22:27 http:/http://mahvashsolimanpor.mihanblog.com/

سلام
جناب علی محمدی
باز هم مهمان اندیشه های نابت شدم
به راستی قند مکرر است
دعوتی به .....
چراغ قرمز

جمال مرادی جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 00:11 http://http:/jmc308.blogfa.com/

تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست

غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصل ها را
بر سفره ی رنگین خود بنشانم ات بنشین غمی نیست

آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد در میان مردگانم همدمی نیست

همواره چون من نه ! فقط یک لحظه خوب من بیندیش
-لبریزی از گفتن ولی در هیچ سوی ات محرمی نیست

من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست

شاید به زخم من که می پوشم زچشم شهر آن را
در دستهای بی نهایت مهربانش مرهمی نیست

شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگرچه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست

-لبریزی از گفتن ولی در هیچ سوی ات محرمی نیست

سلام جمال جان
صفا آوردی نازنین دوست

گلاره جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 18:16 http://http:/kimgol.com

سلام استاد حال شما , خیلی قشگ بود چشم خورشید. راستی این چشم کیه / چه خبرا

سلام
چطور مگه !؟
براتون آشناست !؟

محمدرسول آزادی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 http://hameterkhe.blogfa.com/

علی محمدی شاعر ایوان
وجدانن یه بار بیس بیه پیمان
وگر نه مردود یا رفوزی من
یا شایدیش هم بحر در کوزو من
سلام آقای محمدی امید وارم دیگه متحول بشی و
به خلاقیت های نیم ساعته ی من یک ندی

سلام محمدرسول جان
اتفاقاً کامنت تو فرزانه رو خوندم که از طرف من بهت 20 داده بود
این بار سعی میکنم نمره خوبی بهت بدم البته اگه باز نگی کمه و اذیتمون نکنی !
با یه نمره عیدی که به همه میدم جمع نمره ی این شعرت میشه :
1/25

ماهان محمدی شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 http://roze-zemestani.blogfa.com

روز میلادم گذشت


متفاوت تر از همیشه...


صفحه ای از زندگی ام را آغاز کرده ام...


بی روح... بی احساس... خالی از عشق و خاموش


رنگ و بویی تازه می خواهم... آرزوی تازه می خواهم


روز میلاد تو روز میلاد اقاقی هاست

نرگس شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 http://narges1994.blogfa.com

سر به راه بودم و یک عمر نگاهم به زمین.......
آمدی سر به هوا چشم به راهم کردی.....

که را کشانده ای به دام بی نجات عشق خود؟
کدام سر به زیر را به در ز راه کرده ای؟

کدام چشم و گوش بسته را نشانه رفته ای؟
" برای کی بساط رنج روبراه کرده ای " ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد